سفارش تبلیغ
صبا ویژن
< << 6 7 8 >


چرا اخیراً این قدر بدخلق شده ام؟
تغییر حالت روحی در دوران حاملگی چیزی عادی تلقی می شود، بدین خاطر که
تغییرات هورمونی بر میزان انتقال دهنده های عصبی (پیغام‌بران شیمیایی در
مغز) و بخش وسیعی از احساسات که ممکن است درباره مادر شدن داشته باشید،
تأثیر می‌گذارد. هر کسی به شیوه خاص خود به این تغییرات پاسخ می‌دهد. بعضی
از زنان حامله احساسات شدیدی را ،چه خوب و چه بد، تجربه می‌کنند. برخی
دیگر بیشتر احساس افسردگی یا اضطراب می‌کنند. اغلب زنان متوجه می‌شوند که
بدخلقی در حدود هفته ششم تا دهم به اوج می‌رسد، در سه ماهه دومِ حاملگی
افت می‌کند و سپس در اواخر حاملگی مجدداً ظهور می‌کند.
حاملگی می‌تواند دوران پر استرس و آشفته کننده ای باشد. ممکن است از فکر
داشتن بچه در آینده به وجد بیایید و چیزی نگذرد از این که به چه کاری دست
زده اید، متحیر شوید. ممکن است در مورد این که آیا مادر خوبی خواهید بود،
آیا نوزادتان سالم خواهد بود و چگونه هزینه ناشی از اضافه شدن یک بچه به
خانوار شما بر آینده اقتصاد خانواده تان تأثیر می‌گذارد، نگران شوید.
همچنین ممکن است در مورد این نگران باشید که چگونه رابطه شما با همسر و
دیگر فرزندانتان تحت تأثیر قرار خواهد گرفت (آیا هنوز هم می‌توانید به
آنها توجه لازم را مبذول کنید).
حتی اگر نوزادتان را بسیار دوست داشته باشید، در مواقعی ممکن است احساسات
متناقضی نسبت به حاملگی و آنچه به دنبال آن خواهد آمد، داشته باشید. با در
نظر گرفتن سطح بسیار بالای انتظارات از والدین در این روزها و فشاری که
حتی قبل از تولد نوزاد آغاز می‌شود، چنین چیزی تعجب برانگیز نیست. ممکن
است دائماً به فکر فرو روید : آیا کتابی که می‌خوانم مفید است؟ آیا همان
چیزهایی را که لازم است، می‌خرم؟ آیا می‌توانم به درستی کودکم را پرورش
دهم و اعتماد به نفسش را بسازم؟
در این اثنا، بدنتان در حال تغییر است و ممکن است در نظر خود یا همسرتان
احساس کنید که جذاب نیستید. ممکن است نگران این باشید که وزنتان بسیار
زیاد شده است یا  در حالی که بدنتان به خاطر حاملگی حجیم می شود، چاق به
نظر برسید. همچنین ممکن است از این ناراحت شوید که نمی توانید به اندازه
ای که می‌خواهید یا عادت داشتید، ورزش کنید.
سرانجام این که علائم جسمانی حاملگی، از قبیل سوزش معده، خستگی و ادرار
مکرر نیز می‌توانند به فشارهای شما بیفزایند. احساس اینکه در این دوران
کنترل خود را بر روی بدن و زندگی تان از دست داده اید، چندان غیر معمول
نیست. تمامی این نگرانی ها ممکن است وقتی سوار قطار وحشت هستید هیجان را
از شما بگیرند.

چگونه می توانم تغییرات حالت روحی ام را کنترل کنم؟
سعی کنید به خودتان یاد آوری کنید که تغییرات فاحش عاطفی در این زمان
طبیعی است. تلاش آگاهانه برای مراقبت از خود می‌تواند کمکتان کند تا در
دوران پریشانی استوار و مقاوم باقی بمانید.

مسائل را آسان بگیرید
 در برابر این تفکر که قبل از این که نوزاد به دنیا بیاید تا می‌توانید
باید کارهای لازم را انجام دهید، مقاومت کنید.  ممکن است فکر کنید که قبل
از رفتن به مرخصی زایمان، لازم است  به طور جدی تا دیر وقت در سر کار خود
بمانید و اضافه کاری بکنید.  خود را بر تمامی این کارها ارجح بدانید.
مراقبت کردن از خود بخشی ضروری برای مراقبت از نوزادتان محسوب می شود.

پیوند خود با همسرتان را حفظ کنید
 صحبت کردن با همسرتان در مورد احساسات خود و اطمینان بخشیدن به او که
هنوز عاشقش هستید، به او کمک می‌کند که طغیان های عاطفی‌تان را به خود
نگیرد. اطمینان حاصل کنید که زمان زیادی را در کنار هم سپری می کنید و به
رابطه خود رسیدگی می کنید. اگر می توانید به مسافرت بروید. ارتباط خود با
یکدیگر را هم اکنون محکم کنید تا پس از آن که نوزاد به دنیا آمد، بتوانید
واقعاً تکیه گاه هم باشید. اگر تنها هستید، کاری کنید که رابطه تان با
دوستان و خانواده نزدیک تر شود. این کار در حال حاضر و همچنین پس از تولد
نوزاد حمایتی ضروری و حیاتی را برایتان فراهم می‌کند.

کاری را انجام دهید که باعث می شود احساس خوبی به شما دست دهد
 چنین چیزی ممکن است به معنای کنار گذاشتن زمان مخصوصی برای خود و همسرتان
باشد یا ممکن است به معنای اختصاص زمانی برای خودتان به تنهایی باشد. 
مثلاً شاید بخواهید استراحت کنید، قدم بزنید، ماساژ پیش از زایمان داده
شوید یا با دوستی به سینما بروید.

نگرانی های خود را ابراز کنید
 نگرانی خود در مورد آینده را با دوستانی که شما را می فهمند، در میان
بگذارید. تنها نگرانی های خود را در قالب کلمات بیان کردن غالباً به شما
کمک می‌کند که آنها را از خود دور کنید یا به شما بینشی می‌دهد که بتوانید
حلشان کنید. همچنین فراموش نکنید که با همسرتان آزادانه و آشکارا حرف
بزنید. از رابطه تان یک خیابان دو طرفه بسازید. علاوه بر این که احساسات
خود را بیرون می ریزید به او نیز اجازه دهید احساساتش را ابراز نماید.

استرس خود را کنترل کنید
 به جای این که اجازه دهید یأس و نا امیدی بر زندگی تان چیره شود، راههایی
را برای کاستن فشار موجود بیابید. زیاد بخوابید، به خوبی تغذیه کنید و خود
را سرگرم نگه دارید. منابع استرس‌آور در زندگی تان را شناسایی کنید و
چیزهایی را که می توانید تغییر دهید (مثلاً فهرست کارهایی را که باید
انجام دهید) کم کنید. اگر هنوز هم اضطراب به درونتان راه یافت، سعی کنید
به کلاس یوگای مخصوص زنان حامله بروید، مدیتیشن یا دیگر تکنیک های تمدد
اعصاب را انجام دهید و یا این که با یک مشاور حرفه‌ای مشورت کنید.

اگر نتوانستم بدخلقی‌ام را تغییر دهم، چه باید بکنم؟
اگر نوسانات روحی تان بیشتر از دو هفته ادامه پیدا کرد و به نظر نمی رسد
که بهبود یابد، به پزشک خود بگویید و از او بخواهید که به مشاور ارجاعتان
دهد. ممکن است شما یکی از آن ده درصد زنان بارداری باشید که به طور تدریجی
برای تعدیل کردن افسردگی در دوران حاملگی مبارزه می کنند. اگر متوجه شدید
که اغلب اوقات عصبی یا مضطرب هستید، ممکن است از نوعی اختلال اضطراب رنج
ببرید. در نهایت، اگر نوسانات روحی تان بیشتر و شدیدتر شد ممکن است به
اختلال دو قطبی مبتلا باشید. در این اختلال شما از دوره های افسردگی به
دوره‌های شیدایی تغییر حالت می دهید. 
اگر فکر می‌کنید که هر یک از این موارد در مورد شما صدق می کند لازم و
ضروری است که در همان دوران حاملگی برای درمان آنها از کمک حرفه ای بهره
بگیرید. تحقیقات نشان داده اند که مشکلات سلامت عاطفی اگر حل نشود، می
تواند بر سلامت جسمانی نوزادتان تأثیر گذاشته و خطر زایمان زودرس و
افسردگی پس از زایمان را نیز افزایش دهد. هم روان درمانی و هم استفاده از
دارو می تواند در درمان این شرایط بسیار مؤثر واقع شوند و در نتیجه آن شما
و نوزادتان در دوران حاملگی و پس از آن سلامت خواهید بود.
  


«اگر به همه کارهایی که برای هر روز برنامه ریزی کرده بودید نمی‌رسید،
نگران نشوید. نوزاد شما هیچ‌وقت نمی‌فهمد که کارهای خانه انجام نشده اند»
«اشکالی ندارد به همکارانتان بگویید که به هیچ کدام از توصیه هایشان علاقه‌ای ندارید. هر بارداری متفاوت است».
«به یاد داشته باشید هر مشکلی راه حلی دارد و اعتماد کردن به کسی که به
شما نزدیک است یا فکر می‌کنید که می‌تواند شما را یاری یا حمایت کند، قدمی
رو به جلو است. از حرف زدن با همسر، پزشک یا ماما نترسید».
«درباره وضعیت ظاهری خودتان مضطرب نباشید. شما دارید معجزه می‌کنید 
انسانی را درون خودتان پرورش می‌دهید  و این دستاوردِ بزرگی است».
«اگر به پزشکتان اعتماد دارید به او اجازه بدهید کار خودش را بکند و به
توصیه هایش عمل کنید. اگر اعتماد ندارید، پزشک تازه‌ای پیدا کنید که مورد
اعتمادتان باشد. هرگز نباید از تماس گرفتن با مراقب خود به خاطر مشکلات
کوچک و بزرگ بترسید».
«نگرانِ اوقات سختی که به همسرتان می‌گذرد نباشید. بچه آزمونِ رابطه‌ی زوجین است».
«نگران چیزهایی مثل غذا یا وزن خود نباشید فقط معقول رفتار کنید. هیچ
نیازی نیست که ناگهان از حجم بستنی که خورده‌اید وحشت کنید. این را پاداشی
ببینید برای تمام چیزهایی که تا به حال طی حاملگی زحمتشان را کشیده‌اید و
ادامه دهید».
«اگر تمام توان خود را برای داشتن انتخاب‌های سالم به کار گرفته‌اید دیگر
چندان نگران نباشید. زنها حتی قبل از زمانی که ما بدانیم چه کار کنیم و چه
کار نکنیم، به سلامتی بچه‌دار می‌شدند».
«مادرشوهرها از همه چیز خبر ندارند!»
«زیاد نگران محیطی که ممکن است برای کودکتان مضر باشد مثل ایستادن نزدیک
مایکرو ویو یا گاز تلمبه نباشید. به خاطر داشته باشید که اکثر بچه ها سالم
به دنیا می‌آیند».
«زیاد مضطربِ کار کردن نباشید. همینی که هست. فقط سعی کنید تصمیماتِ
آگاهانه بگیرید. نفس عمیقی بکشید و شروع کنید. آنقدرها که فکر می‌کنید بد
نیست».
«نگران این که چه طور نوزادتان در رحم از خودش مراقبت می‌کند نباشید. آنجا قفس مدوری است که کودکتان در آن کاملا راحت است».
«هر درد کوچک به معنی آن نیست که مشکلی در کار است».
«اهمیتی ندارد که چه تصمیمی گرفته‌اید، همیشه کسی هست که مخالفت کند.
نگذارید نظرات منفی شما را به هم بریزد و اگر واقعا نگران چیزی هستید، با
دکتر یا دوست بی‌طرف خود درباره‌اش صحبت کنید».
«چیزی به نام سوال احمقانه وجود ندارد، مخصوصا برای کسانی که بار اولشان
است مادر می‌شوند. باردار بودن و به دنیا آوردن یک کودک تجربه‌های منحصر
به فردی هستند و یک زن تا زمانی که آن را خودش تجربه نکند نخواهد فهمید».
«اگر همه چیز را برای نوزادتان مهیا نکرده‌اید اشکالی ندارد. نوزادان در بدو ورود نیازی به چیز زیادی ندارند».
«وقتی سوزش معده، درد پشت، بی خوابی،و بدخلقی را به عنوان بخشی عادی از حاملگی پذیرفتم، دیگر خیلی اذیتم نمی‌کردند».
«اگر نگران این هستید که مادر خوبی می‌شوید یا نه، احتمالا جای نگرانی
ندارید. شوهرم دایما به من می‌گوید که مادرهای بد اصلا نگران این که مادر
خوبی می‌شوند یا نه نیستند».
«هیچ وقت دور و ور بچه‌ها نمی‌پلکیدم و اشتباه می‌کردم اما تا وقتی که
عاشق بچه تان هستید و به مسایل مهم توجه می‌کنید، با اشتباهات خود به او
صدمه ای نمی‌زنید. خیلی زود به ماجرا عادت می‌کنید».
«زیاد نگرانِ همه بایدهای زنهای حامله نباشید حمام داغ‌تر از آب ولرم هیچ
فاجعه‌ای به بار نمی‌آورد. اگر اتفاقی پنیری خوردید که نمی‌دانید سالم
بوده یا نه، نگران شدن درباره آن چندان فایده ‌ای ندارد. مادرهای ما قید و
بندهای ما را نداشتند و ما را سالم به دنیا می‌آوردند».
  


گردن رحم (cervix) چیست؟

گردن رحم قسمت باریک، لوله شکل و تحتانی رحم است که
به طرف مهبل کشیده می شود. (کلمه cervix در لاتین به معنای
گردن است) در شرایط غیر حاملگی، گردن رحم به میران کمی باز است تا اسپرم داخل رحم
شود و نیز خون قاعدگی خارج گردد. در زمان حاملگی ترشحاتی این لوله را پر می کنند و
سد محافظی به نام پلاک موکوسی تشکیل می دهند. در طی یک حاملگی طبیعی، گردن رحم تا
اواخر سه ماهه سوم حاملگی قوامی سفت داشته، طول آن بیشتر است و بسته می ماند و در
سه ماهه معمولا نرمتر، کوتاه تر و متسع شده و برای زایمان آماده می شود.

نارسایی گردن رحم به چه معناست؟

اگر در شروع حامگی گردن رحم نرم تر، ضعیف تر و یا
کوتاه تر از حالت عادی باشد ممکن است بدون ایجاد انقباضات حاملگی، در سه ماهه دوم و
یا اویل سه ماهه سوم بر اثر افزایش وزن جنین و افزایش فشار به آن کوتاه و متسع شود.
این وضعیت که بعنوان "نارسایی گردن رحم" شناخته می شود می توانند سبب سقط جنین در
سه ماهه دوم، پاره شدن زودرس کیسه آب یا زایمان زودرس (قبل از هفته 37) شود.

تشخیص نارسایی گردن رحم

در گذشته این عارضه بعد از چندین سقط در سه ماهه دوم
و یا زایمان زودرس تشخیص داده می شد. امروزه، اگر شما در معرض این عارضه باشید
پزشکتان ممکن است از هفته های 16 تا 20 بطور مرتب برای شما سونوگرافی داخل مهبلی (Transvaginal
Ultrasound) درخواست کند. این سونوگرافی ها به پزشک در اندازه گیری
طول گردن رحم و کنترل علائم کوتاه شدن زودرس آن کمک می کند.

در صورتیکه در سونوگرافی های متوالی تغییرات قابل
ملاحظه ای مشاهده شود، بیمار ریسک بیشتری برای زایمان زودرس دارد و هر چه گردن رحم
کوتاه تر باشد ریسک بیمار بیشتر است. البته باید توجه داشت که تشخیص این عارضه کمی
مشکل است و در مورد اینکه درمان های موجود به جلوگیری از سقط یا زایمان زودرس کمک
می کنند یا خیر اختلاف نظر وجود دارد. اما یک فایده هشدار زودرس این است که به بیمار فرصت
می دهد از داروهای کورتیکواستروئیدی استفاده کند. این داروها مشکلات را در نوزادان
نارس به حداقل می رسانند. در صورتیکه هر یک از علائم زیر را مشاهده کردید بلافاصله
با پزشک خود تماس بگیرید:

  • تغییر در مقدار یا وضعیت ترشحات مهبلی بویژه
    ترشحات چسبناک یا آبکی
  • لکه بینی یا خونریزی
  • دردهای شبیه به دردهای قاعدگی

چه کسانی بیشتر در معرض خطرند؟

افرادی که بیشترین خطر متوجه آنهاست عبارتند از:

  • کسانیکه سابقه سقط بدون علت در سه ماهه دوم و یا
    زایمان زودرسی که ناشی از علل دیگر نظیر دردهای زود هنگام و پارگی جفت نبوده
    دارند. در صورتیکه این سابقه بیشتر از یک بار تکرار شده باشد احتمال خطر بیشتر
    است.
  • کسانیکه اعمالی تشخیصی یا درمانی نظیر
    cone biopsy یا LEEP بر روی
    گردن رحم آنها انجام شده است.
  • کسانیکه هنگامیکه مادرشان آنها را حامله بوده است از داروی
    DES استفاده می کرده است. (در گذشته پزشکان برای
    جلوگیری از سقط این دارو را تجویز می کردند ولی استفاده از آن در دهه 1970 بدلیل
    بی اثر بودن و عوارضی که بر دستگاه تولید مثل جنین داشت متوقف شد.)
  • کسانیکه گردن رحم در آنها در طی زایمان های قبلی یا مواردی نظیر
    کورتاژ صدمه دیده و یا چندین بار سابقه ختم حاملگی دارند.
  • کسانیکه گردن رحم در آنها بطور غیر عادی کوتاه است.

بیمار چه اقداماتی باید انجام دهد؟

اگر سونوگرافی نشاندهنده کوتاه بودن گردن رحم باشد و حاملگی قل از
هفته 24 باشد، پزشک ممکن است cerclage را پیشنهاد کند.
در این روش دور گردن رحم با نخ مخصوصی بسته می شود و این سبب تقویت شدن گردن رحم و
بسته ماندن آن می گردد. البته در مورد بکارگیری این روش اختلاف نظرهایی وجود دارد.

بعضی تحقیقات جدید مؤثر بودن این روش را در جلوگیری از سقط،
PPROM، و زایمان زودرس جز در موارد معدود زیر سوال برده
اند. این روش می تواند مشکلاتی ایجاد کند که خود سبب زایمان زوردس هستند. از جمله
این مشکلات می توان به عفونت رحمی، پارگی کیسه آب، و انقباضات رحمی ناشی از التهاب
رحم اشاره کرد.

متخصصین هنوز به این سؤال پاسخی نداده اند که آیا فواید
cerclage در موارد خاص به خطراتش می ارزد یا خیر؟ زنانی
که به نظر می رسد از این روش فایده ببرند آنهایی هستند که سه بار یا بیشتر بدون
پیدا شدن دلیل خاصی سقط یا زایمان زودرس داشته اند. در این بیماران معمولا در هفته
های 13 تا 16 و قبل از شروع تغییرات گردن رحم، cerclage
انجام می شود. به نظر می رسد cerclage در این زمان نسبت
به هفته های بالاتر حاملگی و زمانی که گردن رحم شروع به تغییر کرده است خطرات کمتری
دارد.

cerclage زیر بیهوشی عمومی، نخاعی و یا اپی
دورال انجام می شود و بیمار می تواند همانروز و یا روز بعد به خانه برگردد. به
بیمار توصیه می شود که چند روزی استراحت کند و در این چند روز ممکن است خونریزی
خفیف و یا انقباضات رحمی داشته باشد. بهتر است بیمار برای مدتی (و یا احتمالا تا
آخر حاملگی) آمیزش جنسی نداشته باشد. پزشک ممکن است برای جلوگیری از عفونت و یا
زایمان زودرس داروهایی تجویز کند و همچنین بیمار تا زمان برداشتن بخیه های
cerclage که معمولا هفته 37 خواهد بود از نظر
علائم تحت نظر باشد. بیمار معمولاً بعد از هفته 37 نگرانی نداشته و باید
منتظر زایمان باشد.

بعضی پزشکان علاوه و cerclage و یا حتی به
جای آن استراحت مطلق را تجویز می کنند. هر چند شواهد محکمی مبنی بر اینکه استراحت
مطلق و ماندن در تخت خواب مؤثر است وجود ندارد ولی از نظر تئوری این کار برای
برداشتن وزن از روی رحم ممکن است کمک کننده باشد. بیمار ممکن است از آمیزش جنسی هم
منع شود.


  


اگر پزشک به شما گفته است که مایع آمنیوتیک شما بیش از حد است خیلی
نگران نباشید. بیشتر زنانی که دچار این مشکل هستند کودکانی سالم بدنیا می آورند.
ولی در بعضی موارد این مسئله ممکن است علامتی از دیابت و یا مشکلی در جنین باشد.

مایع آمنیوتیک چیست؟

مایع آمنیوتیک ماده ای است که جنین را در کیسه جنین احاطه کرده است.
این مایع کارهای مهمی انجام می دهد که عبارتند از:

  • بعنوان یک ضربه گیر جنین را در مقابل صدمات و بند ناف را در مقابل
    تحت فشار قرار گرفتن (و در نتیجه اختلال در اکسیژن رسانی به جنین) محافظت می کند.
  • جنین و رحم را از عفونت محافظت می کند.
  • بعنوان یک منبع پشتیبان کوتاه مدت از مایعات و مواد غذایی عمل می
    کند.
  • به جنین برای تنفس و تحرک کمک می کند.
  • به تکامل مناسب سیستم های گوارشی، اسکلتی-عضلانی و تنفسی جنین کمک
    می کند.

مایع آمنیوتیک کجا تولید می شود؟

در طی 16 هفته اول حاملگی، جفت، غشاهای آمنیوتیک، بند ناف، و پوست
جنین همگی مایعی تولید می کنند که همزمان با رشد جنین کیسه آمنیوتیک را پر می کند.
پس از آن جنین شروع به بلعیدن مایع کرده، مایع از کلیه های جنین گذشته و بصورت
ادرار از بدن جنین خارج می شود و این چرخه مجدداً تکرار می شود بطوریکه کل مایع
آمنیوتیک هر چند ساعت یک بار از این چرخه عبور می کند. (تعجب نکنید! بله، بیشتر
مایع آمنیوتیک در واقع ادرار است). جنین همچنین مقداری مایع از ریه هایش ترشح می
کند. مقدار کمی از مایع آمنیوتیک جذب کیسه آمنیوتیک شده و وارد بدن مادر می شود و
یا از طریق خون بند ناف به بدن مادر بر می گردد. بنابراین، جنین نقش مهمی در حفظ
مقدار مناسب مایع در کیسه آمنیوتیک دارد. زیاد بودن مایع هیدرآمنیوس یا پلی
هیدرآمنیوس و کم بودن آن الیگوهیدرآمنیوس خوانده می شود.

تشخیص زیاد بودن مایع آمنیوتیک

رشد سریعتر از طبیعی رحم ممکن است پزشک را به زیاد بودن مایع مشکوک
کند. زیاد بودن مایع ممکن است سبب شود مادر حرکات جنین را آنطور که باید در سه ماهه
دوم یا سوم حس کند احساس نکند. بیمار ممکن است علائمی نظیر دردهای شکمی (ناشی از
فشار زیاد مایع)، نوسان شدید وزن، کمر درد، و ورم شدید پاها و قوزک پا داشته باشد.
در صورت وجود این علائم پزشک برای بیمار سونوگرافی تجویز کرده و اندکس مایع
آمنیوتیک (Amniotic Fluid Index) را محاسبه می کند.
اندکس بالای 25 سانتی متر بیش از حد تلقی می شود. مقدار طبیعی این اندکس در سه ماهه
سوم حاملگی 5 تا 25 سانتی متر است.

دلایل افزایش بیش از حد مایع

در بیشتر موارد علت ناشناخته است. در حدود 60% موارد هیچ دلیل خاصی
پیدا نمی شود، جنین مشکلی ندارد و مایع خوبخود کم می شود. با این حال بیمار باید
همچنان تحت نظر باشد و برای وی تا آخر حاملگی non-stress test
و سونوگرافی تجویز شود. همچنین ممکن است به منظور کاهش خطر پارگی زودرس کیسه آب و
شروع زایمان زودرس استراحت مطلق تجویز شود.

علل دیگر عبارتند از:

دیابت مادر: در صورتیکه مادر دیابت کنترل نشده داشته باشد ممکن است
دچار افزایش بیش از حد مایع گردد. (پلی هیدرآمنیوس  در 10% مادران دیابتی و
معمولا در سه ماهه سوم تشخیص داده می شود). به همین دلیل معمولا برای مشخص کردن
اینکه ممکن است افزایش بیش از حد مایع ناشی از دیابت باشد یک تست گلوکز انجام می
شود. این موارد معمولا خفیف بوده و با کنترل دیابت براحتی درمان می شوند.

ماکروزومی یا حاملگی چند قلویی: بزرگ بودن بیش از حد جنین یا حاملگی
دوقلویی یا چند قلویی خطر افزایش بیش از حد مایع آمنیوتیک را افزایش می دهد. پلی
هیدرآمنیوس بویژه در موارد سندرم انتقال خون دوقلوها محتمل است. در این سندرم قلوی
دهنده دارای مایع آمنیوتیک کم و قلوی گیرنده خون دچار افزایش بیش از حد مایع است.

ناهنجاری های جنینی: در بعضی موارد نادر، جنین ممکن است دچار ناهنجاری
باشد که سبب می شود مایع را نبلعد در حالیکه کلیه اش ادرار بیشتری از همان مایع کمی
که بلعیده تولید می کند. این مسئله ممکن است ناشی از ناهنجاری هایی باشد که بلعیدن
را برای جنین مشکل می کنند. از جمله این ناهنجاری ها می توان به تنگی پیلور، شکاف
لب یا کام، یا انسداد دستگاه گوارش اشاره کرد. بعضی مشکلات دستگاه عصبی نظیر نواقض
لوله عصبی یا هیدروسفالی نیز می توانند مانع بلع نوزاد شوند. در صورت تشخیص پلی
هیدآمنیوس پزشک یک سونوگرافی با وضوح بالا و شاید یک آمنیوسنتز انجام می دهد تا
جنین را از نظر ناهنجاری ها و اختلالات ژنتیکی کنترل کند.

درمان

در حدود 50% موارد بویژه در موارد خفیف مشکل خودبخود حل می شود. در
صورتیکه مایع خیلی زیاد باشد و یا سبب ناراحتی زیادی شود پزشک ممکن است با استفاده
از روشی بنام آمنیوسنتز درمانی مقداری از مایع را خارج کند. در این روش پزشک سوزنی
را طریق رحم وارد کیسه آمنیوتیک کرده و مقداری از مایع را می کشد. در موارد شدید
این کار ممکن است هر هفته و یا حتی بیشتر تکرار شود. در بعضی موارد ممکن است برای
کم کردن میزان ادرار جنین از داروهای مهار کننده پروستاگلاندین ها نظیر ایندومتاسین
استفاده شود.

تأثیر پلی هیدرآمنیوس بر زایمان

پلی هیدرآمنیوس خطر زایمان زودرس را افزایش می دهد بنابراین مادر باید
تحت نظر باشد. با شروع مراحل زایمان، خارج شدن مقدار زیادی مایع از رحم خطر پارگی
جفت (جدا شدن زودرس جفت) یا پرولاپس بند ناف (قرار گرفتن بند ناف در گردن رحم و
احتمال تحت فشار قرار گرفتن آن) را افزایش می دهد. هر دو این وضعیت ها کودک را در
خطر کمبود اکسیژن قرار داده و ممکن است نیاز به سزارین اورژانس باشد. از آنجا که
رحم نیز ممکن است پس از زایمان قادر به منقبض شدن نباشد احتمال خونریزی بعد از
زایمان نیز وجود دارد. از این رو پزشک در طول زایمان کاملا مادر را
تحت نظر خواهد داشت.


  


12 چیز که بیش از همه در دوران بارداری از دست می‌دهید
بارداری خوبی های زیادی دارد مثل توجه، انتظار، شادی احساس تکان خوردن بچه
اما مشکلاتی هم در کار است مثل مراقبت مدام، مشکل در خواب و تغییراتی در
بدن که خیلی بیشتر از آن تکان های دوست داشتنی است. به مدت نه ماه شما از
لذت های روزانه‌ای که هیچوقت کاملا قدرشان را نمی‌دانستید)مگر حالا که از
شما گرفته شده) باز می‌مانید.
حال این حسرت یک فنجان دیگر قهوه باشد یا دلتنگی مایوسانه برای شلوار جین
تفنگی تان، صدها مادر منتظر دیگر روزشماری می‌کنند تا به محض تولد
فرزندشان لباسهای قبل از حاملگی را به تن کنند.
در اینجا 12 مورد از چیزهایی که  مادران آینده بیش از همه در دوران بارداری از دست می‌دهند آورده شده است:

حس معمولی بویایی
«من آن موهبت  متوجه نشدن همه بوهای توی اتاق را از دست داده ام» - میا
«فکر می کنم قبلا حس بویایی متوسطی داشتم، الان بینی‌ام خیلی تیز است. من
ناگهان رستوران ها را ترک می‌کنم چون بوهای آزاردهنده شان را نمی‌توانم
تحمل کنم مثل بوی لیف حمام . حتما شوهرم را خیلی اذیت کرده‌‌ام» - کریستینا
«من دلم برای روزهای نداشتن این دماغ سگی تنگ شده. دلم نمی‌خواهد بوی چیزی را که همکارم100 متر آن طرف ‌تر می‌خورد استشمام کنم» - آن
«من قادر نبودن به استشمام همه چیز را از دست داده‌ام – این یکی از اولین
"علایم" حاملگی در من بود. حالا باید هرچیزی را جداجدا بخورم چون بوهایشان
با هم مخلوط می شود» - جولین
«من روزهایی را که بدون ماسک ظرف می‌شستم از دست داده‌ام» - کورتنی
«این شامه حساس معضلات  خودش را دارد، مثل  تشخیص بوهای وحشتناک آدمها حتی ساعتها بعد از آن که رفته‌اند» - ارین
«به نظر می‌رسد که همه دوستان نزدیک و اعضای خانواده‌ام بوهای متمایزی
دارند (بوی بدن، عطرها و ادکلن‌ها یا چیزی که همیشه می‌خورند). در واقع من
باید از یک دوست که با ادکلن دوش می‌گیرد فاصله بگیرم. توضیح دادن این به
او خیلی دشوار است» - جولین
در اینجا راهنمایی‌هایی را برای مقابله با بوهای آزاردهنده بخوانید

غذای بدون محدودیت
«من از وقت حاملگی بدجور عاشق سوشی شده ام، تقریبا دلم نمی‌خواهد هیچ چیز دیگری بخورم» - کاساندرا
«سوشی! دوست همسرم می‌خواهد وقتی که در بیمارستان هستم برایم تن ماهی پرادویه محبوبم را بیاورد»- میشل
«کالباس خام. من دختر ساندویچی بودم و از وقتی که حامله شدم غذا دیگر آن طوری نیست» - جسیکا
«خوراک‌های ایتالیایی» - جاستین
«دلم برای پنیر غیرپاستوریزه تنگ شده» - آلیسون
«تخم مرغ های عسلی!» - لین
«دلم واسه لذت خوردن تنگ شده. در تمام مدت حاملگی خوردن برای من  شده بود
به حال به هم خوردگی اول صبح و بعد سوزش معده و رودل. بزرگترین چیزی که
بعد از زایمان می خواهم انجام بدهم خوردن سه تیکه پیتزا بدون نگرانی
درباره بعدش است!» - جنیفر

خواب راحت
«من دلتنگِ خواب به پشت و دمر شدم، هر ساعت حمام نرفتن و پشت درد نداشتن!» - لیلاک
«من خوابیدن تمام شب را دیگر ندارم. در پنج و نیم ماهگی، سوزش پا، سه بار حمام رفتن و کابوس های هر شبه دارم» - لانا
«بدون این که پیچ وتاب بخورم بتوانم از تخت بلند شوم» - سوزان
«روزی 8 تا 10 ساعت می خوابم و همچنان چند بار در روز چرت می زنم» - جولین
«دوست داشتم سرم را روی بالش بگذارم و بلافاصله غرق خواب شوم. این روزها
حداقل یک ساعتی طول می کشد تا در وضعیت راحتی قرار بگیرم و بعدش باید بروم
حمام» - بوبواندبردی
«دلم برای خواب با همسرم در تخت تنگ شده. او یخ زده و ترموستات  من هم
فعلا شکسته. فقط با یک ملافه رویم می خوایم و او هم همه پتوها را دور خودش
می پیچد. حالا این غیر از بالش هایی است که برای راحت ماندن باید بچینم.
خیلی چیزها بین ما است و دیگر نمی توانیم با هم بخوابیم. این چیزی است که
بعد از زایمان می خواهم ازش دوباره لذت ببرم». – روبین
«دلم برای خوابیدن تمام طول شب بدون نیاز به این که هر چند ساعت بلند  شوم و ادرار کنم تنگ شده» - کلویی
«خوابیدن به پشت، و خوابیدن بدون این که با پاهای درد گرفته هر 30 دقیقه از خواب بپرم» - جاستین
«من هم دلم برای خوابیدن تنگ شده مخصوصا دمر خوابیدن. من 34 هفته ام است
که دوقلو حامله ام بنابراین حتی خوابیدن به پهلو هم برای غیرممکن است.
باید نشسته بخوابم که باعث می شود خوابهای عجیب تری ببینم و دائم سردرد
داشته باشم» - کارولین
«دلم برای به آغوش کشیدن همسرم تنگ شده است. در حال حاضر (4 هفته دیگر
مانده) باید کلی بالش دورم بچینم تا برای همان چند ساعت خوابی که می کنم
راحت باشم» - کارن
«هیچ موقعیت خواب راحتی ندارم و هیولای چرت هر روز ساعت 3 بعد از ظهر به سراغم می آید» - پیجرز 38 ساله
«خوابیدن – اصلا! یک شب فوق العاده شبی است که دو ساعت بی وقفه بدون درد باسن ها بخوابم و ساعت 5 خسته از تخت بلند نشوم» - ببت
«من نمی توانم چشمهایم را بعد از ساعت 9 باز نگه دارم. البته، همین که
خوابم ببرد زیاد طول نمی کشد چون چنان لگدهای می پراند که بیدار می شوم» -
لین
«دلم برای غلت زدن وسط خواب بدون این که درد تیزی در پهلوهایم احساس کنم تنگ شده است» - پیج

کفش‌های خوشگل
«خیلی خیلی دلم برای  پاشنه بلند، کفشهای فانتزی، کفشهای لباس شب و همه
کفشهای خوشگلی که پاهای معمولا کوچولوم تویشان جا می شدند تنگ شده. حالم
از کفشهای تنیس (زشت) به هم می خورد و با این که عاشق کفش راحتی هایم هستم
از پوشیدن آنها هم خسته شده ام» - کورتنی
«پاهایم بیشتر از آن که ورم داشته باشند، باد دارند و در کفشهای خوشگل خوب به نظر نمی آیند.» - میا
«مطمئنم همه کفشها و صندلهای خوشگلم دلشان برایم تنگ شده. مجبور شدم درصد
زیادی از لباسهایم را جمع کنم حالا دیگر نپوشیدن لباسهای باریکم چندان
ناراحتم نمی کند. بی صبرانه منتظر روزی هستم که دوباره بپوشمشان» - فای
«حالم از این کفشهای "معقول" به هم می‌خورد» - کارولین
«وای بتوانم یک روز خودم بند کفشهایم را ببندم» - کندی گ

احساس قدرت و استقلال
«دیگر من را زنی قدرتمند و مستقل نمی بینند. مردم نمی گذراند هیچ کاری را
خودم انجام بدهم. هنوز هم می توانم این کارها را هر چند آهسته تر  بکنم
اما هنوز می توانم» - میا
«دلم برای ذهنم تنگ شده. دیگر مثل قبل تیزهوش و خوشفکر نیستم. زیاد فراموش
می کنم. هرچه منگ تر می شوم، بیشتر احساس می کنم که کمتر قوی، باهوش و
مستقل ام». – کریستینا
«احساس این که همه چیز را به خاطر می آورم و جزئیات یادم می مانند را از
دست داده ام. همه چیز را فراموش می کنم و حالا اشتباههای واقعا بدی می
کنم» - جولین
«با جولین در مورد از دست دادن ذهنم موافقم. قبل ترها خیلی کارایی داشتم.
حالا جوابم به همه چیز فقط اوف است. اگر پنج دقیقه قبل اتفاق نیفتاده باشد
هیچ چیزی از آن به خاطرم نمی ماند» - میا
«دلم برای بازی کردن روی زمین با پسر 2 ساله ام تنگ شده است. وقتی روی
زمین می نشینم و بازی می کنم، دیگر نمی توانم خودم را راست کنم» - سارا
«دلم می خواهم دوباره بتوانم خانه ام را تمیز و مرتب کنم. دیگر توان و
انرژی مرتب کردنش را ندارم و شوهرم هم وقتش را ندارد. کثافت همین طور روی
هم جمع می شود و اعصابم را خرد می کند» - لیندا
«چیزی که من را دیوانه می کند قادر نبودن به برداشتن چیزها از روی زمین است!» - پیچی
«دلم نمی خواهد دوستان و اعضای خانواده ام با من مثل معلول رفتار کنند.
آنها وقتی اینجا می آیند می خواهند در همه کار کمکم کنند: مجبورم می کنند
بنشینم و آنها خودشان غذا می پزند و خانه را تمیز می کنند. از کار خانه
متنفرم اما از این که اینجا بنشینم و انگشتم را مک بزنم احساس حماقت می
کنم» - جولین
«دلم می خواهد مسئول کارهایی که با بدن خودم می کنم یا نمی کنم باشم. خسته
شدم از این که بگویم «فکر نکنم بتوانم انجامش دهم» و «نمی توانم». بی
صبرانه منتظر روزی هستم که بگویم «با کمال میل» » - لورا
«دلم برای پوشیدن راحت لباس تنگ شده است» - توری
«من هم دلم برای استقلالم تنگ شده. برای جابه جایی اجسام بزرگ به کمک
احتیاج دارم. خیلی نگران افتادن از روی صندلی هستم (من قدم کوتاه است).
اغلب باید برای انجام کارهایی که قبلا راحت بودند کمک بگیرم» - بیما
«دلم می خواهد آن قدر برقصم که دیگر نتوانم. حالا که اینقدر از نفس افتاده ام دیگر رقصیدن دارد از یادم می رود» - کریسی
«من فراموشکار شده ام، جاهایی را که باید بروم رد می کنم» - کریسی

تنها نبودن
«دلم می خواهد دوباره خودم باشم، نه یک ظرف حامل. مرتب با من تماس می گیرند و می خواهند ببیند حال «ما» امروز چطور است» - جولین
«دلم می خواهد در کارها دخالتم بدهند. همه فکر می کنند چون حامله ام دلم
نمی خواهد بروم. دلم برای تلفن مادرم که حالم را بپرسد تنگ شده است. حالا
همه اش می پرسد «نی نی ما چطوره؟» (اولین نوه اش است و بیشتر از من هیجان
دارد!)» - نیکول
« به شهر بازی رفتیم. فکر کردم حتما چیزی هست که بتوانم سوارش بشوم. نبود.
این که در بازی های جالب راهت ندهند و انرژی کافی برای شرکت کردن در این
چیزها را نداشته باشی وحشتناک است» - راشل
«مدام حس می کنم همه کنارم گذاشته اند. دلم برای جزو گروه بودن تنگ شده است. حالا همه اش احساس غربیه بودن می‌کنم» - کندرا
«دلم برای رفتن به مهمانی های آخر هفته و ولگردی با دوستان تنگ شده،
آنهایی که فکر می کنند آدمهای حامله خانه را ترک نمی کنند» - کیمبرلی

بدن قبل از حاملگی
«دلم برای پاهایم تنگ شده است. حدود پنج ماهگی ناپدید شدند و تا بعد از تولد بچه پیدایشان نبود» - جن
«دلم برای ناف کوچولوی خودم تنگ شده، هنوزم دلم برایش تنگ است» - جس
«سایز سینه هایم! آخری ها سایزش از A به C  رسیده بود و الان انگار دارم خربزه پرورش می دهم» - جین
«از وقت حاملگی باسنم به طرز عجیبی آب شده و حالا دیگر صافِ صاف است» - میشل
«دلم می خواهد بچه 3 ساله ام را روی پاهایی که دارند کم کم ناپدید می شوند بنشانم» - مری مک
«چانه ام، حالا دو تا چانه دارم که کنار هم قلمبه شده اند» - نینا
«پاهای پدی کور شده ی سایز نرمال» - جن

کنترل احساسی
«دلم برای رفتار قدیمی ام تنگ شده (چون ظاهرا این یکی خیلی آتشی است)» - مری مک
«همه چیز من را به گریه می اندازد» - کندی گ
«وای، دیگر کنترل احساساتم را ندارم. از این که هر چیز کوچک به هم ام بریزد خسته شدم» - هتر
«دیگر همه چیز را راحت نمی گیرم. حالا دایم غر می زنم و بداخلاقم» - ری
«دلم می خواهد دراز بکشم و حساس نباشم. همیشه دارم گریه می کنم و کوچکترین جیزی من را شبیه جادوگرها می کند» - اریکا
«سر هر چیزی در جهان گریه می کنم» - برایانا

مصرف کافئین به مقدار دلخواه
«قهوه ... خدای شیرین ... دلم برای قهوه تنگ شده» - مری
«قبلا دختری بودم که روزی دو تا سه فنجان قهوه می خورد» - لین
«دیگر روزی چند مرتبه سودای کافئین دار نمی خورم» - امی
«دلم روزهایی را می خواهد که مجبور به کنترل کافئین مصرفی ام نبودم. معمولا سودا می خورم اما دلم بیشتر می‌خواهد» - آلاباما مام
«نوشابه انرژی زا: می دانم چیز خوبی نیست اما واقعا دلم برایش تنگ شده» - کریس
«دلم برای شکلات تنگ شده احتمالا به خاطر قهوه اش است اما نمی توانم ترکش کنم» - مگان
  

مشخصات مدیر وبلاگ
لوگوی وبلاگ

بایگانی
عناوین یادداشتهای وبلاگ
لینک‌های روزانه
صفحات اختصاصی
دسته بندی موضوعی
زایمان ، بارداری دوقلو یا چندقلویی ، نشانه های حاملگی: 10 نشانه اصلی که بیانگر بارداری احتمالی است. ، قرص خوراکی جلوگیری از بارداری ، مشکلات بارداری ، مشکلات باروری ، بارداری دوقلو یا چندقلویی: تغذیه و تناسب اندام ، چندقلو ، آیا یک فرزند برای شما کافی است؟ ، اگر بخواهم حامله شوم، چه زمانی برای آمیزش بهتر از سایر اوقات است ، آیا آمادگی لازم را برای داشتن فرزند، دارید؟ ، آیا حتما باید پدر یا مادر شدن را تجربه کنید؟ ، آیا می توانم بعد از 35 سالگی باردار شوم؟ ، چه مدت طول می کشد تا حامله شوم؟ ، دمای پایه بدن و ترشحات دهانه رحم ، زبان نوزاد ، بارداری دوقلو یا چندقلویی: عوارض احتمالی ، برنامه ریزی برای بارداری ، بهترین زمان برای داشتن بچه ای دیگر، چه موقع است؟ ، تستهای تشخیص حاملگی خانگی ، تشخیص زمان تخمک گذاری ، تغییراتی که باید هنگام اقدام برای بارداری در رژیم غذایی خود بدهی ، چرا به اسید فولیک نیاز دارم؟ ، میزان آمادگی خود را برای بچه دار شدن، ارزیابی کنید ، میل جنسی , ترک خود ارضایی ، کوچکترین فرزندم خودش را به شیوه منحصربفرد خودش در دلم جا کرده اس ، گرفتگی (کرامپ یا اسپاسم) عضلات پا در زمان حاملگی ، ماساژ ، متوقف کردن روشهای جلوگیری از بارداری ، مجموعه ? قسمتی دوستان کنجکاو کودک ، وسیله داخل رحمی (IUD) ،
آمار وبلاگ
بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 7
کل بازدید : 222094
کل یاداشته ها : 127

ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ