

اگر چه غالباً حاملگی به صورت دورانی لبریز از شادی و شعف به تصویر کشیده
میشود، این امر برای همه زنان واقعیت ندارد. دست کم از هر ده زن حامله یک
نفر از دوره های افسردگی رنج می برد. سالها متخصصین به اشتباه معتقد بودند
که هورمون های حاملگی از زنان در برابر افسردگی محافظت میکنند و تنها پس
از تولد نوزاد به خاطر این¬که میزان این هورمون ها کاهش می یابد، در برابر
بیماری ها آسیب پذیرتر می شوند. آنها اکنون معتقد هستند که بالا رفتن سریع
سطح هورمون ها در آغاز حاملگی میتواند شیمی مغز را به هم زده و به
افسردگی منتهی شود.
همچنین، تغییرات هورمونی می تواند موجب شود بیش از حد طبیعی احساس اضطراب
کنید. اضطراب شرایط دیگری است که می توان و باید در دوران حاملگی به درمان
آن پرداخت. افسردگی و اضطراب ممکن است تشخیص داده نشوند چون که زنان
غالباً احساسات خود را انکار کرده و آنها را به حساب بدخلقی موقتی
میگذارند که اغلب به همراهِ حاملگی پیش میآید. بنا بر این در گفتن این
گونه احساسات به پزشک یا ماما احساس شرمندگی نکنید. سلامت روانی شما به
اندازه سلامت جسمیتان اهمیت دارد و در حقیقت میتواند سلامت جسمیتان را
تحت تأثیر قرار دهد. به طور مثال، تحقیقات نشان میدهند که افسردگی و
اضطراب میتواند خطر زایمان زودرس را افزایش دهد. همچنین این شرایط
میتواند توانایی شما را در مراقبت از خود و نوزاد در حال رشدتان مختل کند.
چگونه بفهمم که در معرض خطر بخصوصِ افسردگی یا اضطراب در حین بارداری هستم؟
برخی از عوامل تهدید کننده رایج عبارتند از:
تاریخچه خانوادگی یا شخصی افسردگی یا اضطراب
اگر در گذشته با افسردگی یا اضطراب بیش از حد دست به گریبان بوده اید
(یااگر افسردگی در خانواده شما وجود داشته است)، در دوران حاملگی احتمال
بیشتری دارد که به افسردگی دچار شوید. حتی اگر هیچ وقت دوره هایی از
افسردگی کامل را تجربه نکرده ایداما در شرایط نا معلوم یا استرس زا به
مضطرب یا افسرده شدن تمایل داشته اید، ممکن است اکنون بیشتر در معرض
افسردگی قرار داشته باشید.
مشکلات رابطه ای
اگر درگیرِ رابطه ای هستید که دچار مشکل شده است و به عنوان یک زوج
نمیتوانید با صحبت کردن مسائل را حل کنید به مشاور مراجعه کنید. این فکر
که با ورود نوزادتان همه چیز حل میشود، کاملاً اشتباه است. این تازه وارد
فشاری را که به رابطه شما وارد میشود بیشتر خواهد کرد. بنابراین همین
حالا برای بهبود رابطه خود نزد مشاور بروید و آن را به زمان دیگری موکول
نکنید به ویژه اگر قربانی سوء استفاده جنسی نیز هستید.
درمان ناباروری
اگر برای حامله شدن مشکل داشته اید، احتمالاً فشار روانی زیادی را متحمل
شده اید. همچنین اگر شیوه های باروری متعددی را تجربه کرده اید، ممکن است
هنوز هم با تأثیرات جانبی روانی ماه ها یا حتی سال ها تحت درمان بودن و
انتظار اضطراب آور دست به گریبان باشید.
سابقه داشتن حاملگی ناموفق
اگر در گذشته سقط جنین کرده یا نوزادی را از دست داده اید، جای تعجب نیست
که نگران سلامت این حاملگی باشید. همچنین اگر از دست دادن جنین به تازگی
رخ داده یا در سال گذشته چندین بار سقط جنین کرده اید، ممکن است وقت کافی
برای بهبودی کامل عاطفی و جسمی را نداشتهاید. همین طوراگر تحت درمان
باروری هستیددربرابر افسردگی یا اضطراب بیشتر آسیب پذیر میشوید.
مشکلات مربوط به حاملگی
یک حاملگی پیچیده یا با ریسک بالا میتواند هزینه عاطفی زیادی را در بر
داشته باشد به ویژه اگر مجبور هستید هفته ها در رختخواب استراحت کرده یا
آزمایش های متعدد ژنتیک را تحمل کنید (زنانی که نوزادان دو قلو باردار
هستند در این دسته قرار میگیرند). تحمل کردن فشار ناشی از روش های دشوار
همراه با نگرانی از سلامت نوزاد، معولاً کار دشواری است. همچنین اگر قادر
به کار کردن نباشید یا نتوانید چیزهای دیگری را که به انجامشان عادت کرده
ایدانجام دهید، حفظ تعادل عاطفی برایتان سخت تر میشود. با پزشکتان در
مورد سلامت روانی خود صحبت کنید. در پیش گرفتن گامهای مناسب نیز
میتواند خطر بروز مشکلات پس از تولد نوزاد را برای شما کاهش دهد و کمکتان
میکند تا بهتر بتوانید از نوزادی که برای به دنیا آوردنش آن همه زحمت
کشیده اید، لذت ببرید.
پیشامدهای استرس زای زندگی
نگرانی های مالی؟ نقل مکان؟ تصمیم در مورد تغییر شغل؟ پس از سال ها کار
کردن، برنامه ریزی نمودن برای ماندن در خانه؟ هر کدام از این نگرانی ها یا
تغییرات زندگی به علاوه جدایی، مرگ یک دوست نزدیک یا یکی از اعضای خانواده
و یا از دست دادن شغل، میتواند برای شما استرسی جدی در پی داشته باشد.
سابقه سوء استفاده جنسی
زنانی که مورد سوء استفاده روانی، جنسی، جسمی یا کلامی قرار گرفته اند،
ممکن است اعتمادبه نفس پایینی داشته باشند و احساس درماندگی یا تنهایی
بکنند که همه اینها خطر ابتلا به افسردگی را بالا می برد. حاملگی میتواند
خاطرات دردناک مربوط به سوء استفاده جنسی در گذشته را درحالی که آماده
مادر شدن میشوید زنده کند. همچنین از دست دادن کنترل بر روی بدن در حال
تغییرتان ممکن است همان درماندگی را که وقتی مورد سوء استفاده قرار
گرفتید، درشماایجاد کند.
دیگر عوامل خطر
اگر سن کمی دارید، تنها هستید یا حاملگی تان نا خواسته است، در آن صورت خطر ابتلا به افسردگی برایتان بیشتر خواهد بود.
علائم افسردگی چه هستند؟
برخی از علائم از قبیل خستگی یا خواب آشفته، در میان زنان سالم در دوران
حاملگی رایج است اما وقتی که این علائم با احساس غم و اندوه و درماندگی
آمیخته شود یا در عملکرد شما اختلال ایجاد کنند، دست کم می توان تا حدی
افسردگی را مقصر دانست.
اگر احساس می کنید قادر به انجام مسئولیت های روزانه خود نیستید یا فکر
آسیب زدن به خود به سراغتان میآید، بلافاصله با پزشک یا مامای خود جهت
ارجاع به مشاور تماس بگیرید. دیدن درمانگر یا روان پزشک به به معنای ضعیف
بودن نیست. برعکس، نشان دهنده این است که میخواهید اقدامات لازم را برای
حفظ سلامت و امنیت خود و نوزادتان انجام دهید. اگر سه یا تعداد بیشتری از
علائم زیر را به مدت بیش از دو هفته تجربه کردید، با پزشک خود در مورد این
که آیا باید به روان درمانگر مراجع کنید یا خیر، صحبت کنید:
• داشتن این حس که دیگر هیچ چیزی لذت بخش یا سرگرم کننده نیست.
• احساس گرفته بودن، غمگینی یا "تهی بودن" هر روز و در بیشتر مواقع.
• مشکل تمرکز کردن.
• برانگیختگی یا آشفتگی بیش از حد و یا گریه کردن فراوان.
• اختلال در خواب یا دائماً در خواب بودن.
• خستگی بسیار زیاد یا بی پایان.
• میل به خوردن به طور مداوم یا اصلاً به خوردن تمایل نداشتن.
• احساس گناه بی دلیل یا احساسات مربوط به بی ارزش بودن یا درماندگی.
نهایتاً، نوسانات روحی که در آن دوره هایی از افسردگی با دوره هایی از
شادی بی حد و حصر و غیر طبیعی (شامل فعالیت زیاد، نیاز کمتر به خوابیدن یا
خوردن، افکار سریع و گذرنده، رفتار اجتماعی نامتناسب یا قضاوت ضعیف)
جایگزین میشود، علایمی از یک اختلال به نام اختلال دو قطبی هستند که
نیازمند درمان فوری هستند. اگر این علائم را دارید با پزشک خود تماس
بگیرید.
علائم اضطراب چه هستند؟
اگر احساس میکنید بر آشفته یا عصبی هستید و یا اینکه علایم زیر را دارید، با پزشک یا مامای خود تماس بگیرید:
• حملات اضطرابی
• این حملات بدون هیچ گونه هشداری آغاز می شوند و افزایش ضربان قلب،
گیجی یا ضعف، عرق کردن کف دست، تنگی نفس و این احساس که دارید سکته قلبی
می کنید یا بیهوش میشوید را شامل میشوند.
• نگرانی مداوم در مورد سلامتی خود یا نوزادتان یا داشتن مکرر این احساس که چیز وحشتناکی در شرف رخ دادن است.
افسردگی و اضطراب حاملگی چگونه درمان می شوند؟
هم روان درمانی و هم داروهای ضد افسردگی را می توان برای درمان این شرایط
در دوران حاملگی مورد استفاده قرار داد. از پزشک یا مامای خود بخواهید که
شما را به روان شناس یا روان پزشک ارجاع دهد یا میتوانید از شرکت بیمه
خود فهرستی از مراکزی را که خدمات روانی ارائه میدهند، تهیه نمایید. سعی
نکنید خود را با انواع مواد گیاهی یا دیگر داروها درمان کنید. سالم بودن
این داروها در طی دوران حاملگی مشخص نیست و همچنین جایگزینی مؤثری برای
کمک تخصصی نیستند.
چگونه می توانم از بروز افسردگی و اضطراب در دوران حاملگی جلوگیری کنم؟
افسردگی و اضطراب در نتیجه تغییرات بیو شیمیایی حادث میشوند بنابراین در
صورتی که در معرضشان قرار بگیرید، ممکن است نتوانید به طور کامل از آنها
دوری کنید اما مراقبت نمودن از خود به لحاظ عاطفی میتواند به شما کمک
کند تا علائم آن را خفیف تر کرده و روحیه خود را خوب نگه دارید.
به خود سخت نگیرید
در برابر این طرز فکر که قبل از این که نوزاد به دنیا بیاید تا می توانید
باید کارهای لازم را انجام دهید، مقاومت کنید. ممکن است فکر کنید که قبل
از رفتن به مرخصی زایمان، لازم است اتاق شیرخوار را آماده کنید، خانه را
تمیز کنید یا تا آنجا که می توانید کار کنید اما در حقیقت چنین نیست. خود
را بر تمامی این کارها ارجح بدانید. وقتی کودکتان به دنیا بیاید دیگر وقت
چندانی برای رسیدن به خود ندارید. کتابی بخوانید، صبحانه را در رختخواب
صرف کنید یا به یک پیاده روی طولانی و لذت بخش بروید. کاری را انجام دهید
که موجب می شود احساس خوبی داشته باشید. مراقبت کردن از خود بخشی ضروری
برای مراقبت کردن از نوزادتان محسوب می شود.
پیوند خود با همسرتان را حفظ کنید
اطمینان حاصل کنید که وقت کافی را برای بودن با همسرتان و تغذیه این
رابطه اختصاص میدهید. اگر امکان دارد همین الان به مسافرت بروید. هر کاری
میتوانید برای مستحکمتر کردن رابطه خود انجام دهید تا هنگامی که نوزاد
به دنیا آمد، بتوانید بر آن تکیه کنید.
در مورد مسائل موجود صحبت کنید
ترس ها و نگرانی های خود در خصوص آینده را با همسر، دوستان و خانواده تان مطرح کنید.
استرس خود را کنترل کنید
اجازه ندهید یأس و نا امیدی بر زندگی تان چیره شود. راه هایی را برای
مراقبت نمودن از خود بیابید. به خود استراحت بدهید، زیاد بخوابید، ورزش
کنید و به خوبی تغذیه کنید. اگر اضطراب به درون تان راه یافت، سعی کنید به
کلاس های یوگای مخصوص زنان حامله بروید یا مدیتیشن انجام دهید
برای جلوگیری از بروز افسردگی پس از زایمان چه می توانم بکنم؟
حدود نیمی از زنانی که از افسردگی در دوران حاملگی رنج می برند، افسردگی
پس از زایمان را نیز تجربه خواهند کرد اما در صورتی که این افسردگی در
دوران حاملگی درمان شود، احتمال تداوم آن به پس از زایمان به میزان قابل
ملاحظه ای کاهش می یابد. دراینجا به چند مورد دیگر که می تواند سودمند
باشداشاره میکنیم:
• هم اکنون عادت مراقبت از خود را فرا بگیرید تا به صورت بخشی از
کارهای روزمره تان در آید. روشهایی را اتخاذ کنید تا بتوانید هنگامی که
نوزاد به دنیا آمد، زمانی را برای استراحت پیدا کنید.
• با همسرتان در مورد نحوه تقسیم وظایف خانگی، مراقبت از یکدیگر و همچنین رسیدگی به نوزاد صحبت کنید.
• حال، شبکه ای حمایتی را درست کنید (شبکه ای تشکیل شده از دوستان،
اعضای خانواده، همسرتان و پزشک یا درمانگر) تا قبل از این که نوزاد به
دنیا بیاید از بابت کمک دیگران آسوده خاطر باشید.
کسانی را پیدا کنید که در انجام کارهای آشپزی، نظافت یا مراقبت از کودک
یاری تان دهند تا فرصت دوش گرفتن، استراحت کردن یا قدم زدن را داشته باش


چگونه می توانم با اندوه حاصل از سقط جنین خود کنار بیایم؟
وقتی جنین سقط می شود، طبیعی است که احساس تحیر، غم و اندوه، گناه، و
عصبانیت بکنید و حسی از شکست و آسیب پذیری را داشته باشید. روزها، هفته ها
و حتی ماههایی که از پس سقط جنین می آیند، میتواند به طرز باور نکردنی
دشوار و دردناک باشد؛ اگر این اولین سقط جنین شما نبوده است یا اگر با دقت
تمام برای این حاملگی برنامه ریزی کرده بودید و فکر می کردید که همه چیز
را "درست" انجام داده اید، در آن صورت این مسئله دردناک تر هم خواهد شد.
ممکن است احساس شرمنده¬گی کرده، بدخلق شوید و قادر به تمرکز کردن یا
خوابیدن نباشید. اگر به دیگران گفته اید که حامله هستید، احتمالً نگران
این هستید که چگونه این خبر را به آنها بدهید و حتی صادقانه ترین و
صمیمانه ترین ابراز همدردی ها را به راحتی نمی توانید بپذیرید. لازم است
در حالی که این دوران سخت و دشوار را سپری می کنید، نکاتی چند را به خاطر
داشته باشید:
فراموش نکنید که شما مقصر نیستید. سقط جنین می تواند هر
کسی را تحت تاثیر قرار دهد. آشکارا و صادقانه با همسرتان راجع به آنچه رخ
داده و تاثیر آن بر شما صحبت کنید. به یاد داشته باشید که هیچ روش صحیح یا
غلطی برای برخورد با غم و اندوه وجود ندارد. احساسات خود را همان گونه که
هستند بپذیرید و خود یا همسرتان را بر اساس چگونگی واکنشتان به این وضعیت،
مورد قضاوت قرار ندهید.
به خود زمان کافی بدهید تا حالتان خوب شود. برای پشت سر
گذاشتن هر چه سریع تر غم و اندوه ناشی از سقط جنین خود را تحت فشار قرار
ندهید. اگر با غم و اندوه خود بدون نگرانی در مورد آینده برخورد کنید،
التیام و شفای شما کاملتر خواهد بود. ممکن است در زمان مقتضی متوجه شوید
که حالتان خوب شده است. با گذشت زمان شرایط تغیر کرده و حالتان بهتر خواهد
شد.
مدتی به سر کار نروید. حتی اگر به لحاظ جسمی مشکلی
ندارید، چند روزی مرخصی گرفتن میتواند سودمند باشد. به فرصتی نیاز دارید
تا آنچه را که رخ داده است، ارزیابی کنید. بنابراین، برای مدتی دور بودن
از کار هر روزه به شما کمک خواهد نمود تا تمام آنچه را که دارید تجربه
میکنید، بپذیرید.
از همسرتان انتظار نداشته باشید که مثل شما غم و اندوه خود را ابراز کند.
اگر به نظر میرسد که همسرتان به اندازه شما به خاطر از دست رفتن جنین
متأثر نشده است، به یاد بیاورید که مردان و زنان به شیوه متفاوتی غم و
اندوه خود را ابراز می کنند. در حالی که زنان به ابراز احساساتشان تمایل
دارند و حمایت از جانب دیگران را جستجو می کنند، مردان تمایل دارند که
احاساستشان را در درون خود نگه دارند و خود به تنهایی با از دست رفتن جنین
رو به رو شوند. همچنین، مردان اغلب احساس میکنند که برای مراقبت از
همسرشان لازم است که خود را قوی نگه دارند. بنابراین آرامش و خونسردی او
را به توجه نکردن به خود یا از دست رفتن جنین تفسیر نکنید و خود را به این
خاطر که به خوبی همسرتان نمیتوانید با این مسأله کنار بیایید، سرزنش
نکنید. احساسات و نیازهای خود را با همسرتان در میان بگذارید، اما به
یکدیگر این آزادی را بدهید که هر یک، از دست رفتن جنین را به شیوه خود
تجربه کند.
خود را از دیگران جدا نکنید. اگر چه صحبت کردن درباره از
دست دادن جنین دردناک به نظر می رسد، در میان گذاشتن داستان خود با دیگران
موجب میشود که کمتر احساس تنهایی بکنید و کمکتان میکند تا حالتان بهبود
یابد. ممکن است شگفت زده شوید وقتی ببینید که بسیاری از همکاران، دختر
عموها و دختر داییها، همسایه ها و دوستانتان برای خود داستانی دربارهی
از دست دادن جنین و بهبود یافتن دارند. همچنین ممکن است حمایت و درک شدن
را از جانب کسانی دریافت کنید که انتظارش را نداشتید (که میتواند درک
نشدن از سوی کسانی که انتظار داشتید بفهمند که این واقعه چقدر برایتان
دردناک است را جبران کند). وقتی کسی آنچه را که شما دارید تجربه میکنید،
تجربه نکرده باشد، واقعاً نمیتواند بفهمد که چه قدر دردناک است. بیشتر
مردم میخواهند چیزی بگویند که شما را تسلی دهد، اما نمیدانند چه بگویند.
اگر آنها چیز غلطی گفتند یا اصلاً چیزی نگفتند، آن را عمدی تلقی نکنید.
حمایت دیگران را به دست آورید. از پزشک یا مامای خود در
مورد گروه های حامیِ سقط جنین در جامعه خود پرس و جو کنید. ممکن است مدتی
طول بکشد تا گروهی را پیدا کنید که مناسب شما باشد، بنابراین اگر از اولین
گروهی که امتحان میکنید، خوشتان نیامد نا امید نشوید. پیشاپیش اطلاعاتی
را در مورد افرادی که در گروه هستند کسب کنید تا ببینید که آیا شما برای
این گروه مناسب هستید یا نه. (بیشتر آنها سقط جنین زودهنگام یا دیرهنگام
داشته اند؟ آیا گروهی است که عمدتاً برای کنار آمدن با تولد جنین مرده
تشکیل شده است؟). همچنین ممکن است که از یک مشاور حرفهای بخواهید که
کمکتان کند تا با عواطف دشواری که در حال حاضر تجربه میکنید، دست به
گریبان شوید و در نهایت، غم و اندوه خود را بپذیرید و با آن کنار بیایید.
کجا میتوانم حمایت آنلاین را از دیگر زنانی که همین مشکل را تجربه کرده اند، پیدا کنم؟
مراکز اجتماع مرکز نوزاد را برای تسلی و حمایت بازدید کنید:
• داستان سقط جنین خود را با زنانی در میان بگذارید که آن را میفهمند.
• ببینید چگونه دیگران با سقط جنین های متعدد کنار می آیند.
• از زنانی حمایت بجویید که سعی میکنند پس از سقط جنین دوباره حامله شوند.


سقط جنین چیست؟
سقط جنین (miscarriage) یعنی از دست دادنِ حاملگی در بیست هفته اول. حدود
پانزده تا بیست درصد از حاملگیهای شناخته شده به سقط جنین منجر میشوند،
و بیش از 80 درصد از این اتلاف ها قبل از دوازده هفتگی اتفاق میافتند.
این شامل موقعیت هایی که شما تخمک بارور را قبل از گرفتن نتیجهی مثبت تست
باروری از دست میدهید نمیشود. مطالعات نشان داده اند که 30 تا 50 درصد
از تخمک های بارور قبل از این که زن بفهمد که باردار شده است، از بین
میروند، چون آنقدر زود از دست میروند که در زمان مقرر عادت ماهانه
میشود – به عبارت دیگر زن اصلا متوجه نمیشود که باردار بوده است.
اگر کودک را بعد از بیست هفتگی از دست بدهید، به آن مرده زایی (stillbirth) میگویند.
چه چیز باعث سقط جنین میشود؟
بین 50 تا 70 درصد از سقط جنینها در سه ماههی اول، نتیجهی اتفاقات
تصادفی هستند که در اثر ناهنجاریهای کروموزومی در تخمک بارور به وجود
میآیند. در اغلب موارد، این به معنای آن است که تخمک یا اسپرم تعداد
کروموزمهای نادرستی داشته و در نتیجه، تخمک بارور نتوانسته به شکل نرمال
رشد کند.
در موارد دیگر، سقط جنین در نتیجهی مشکلاتی پیش میآید که در حین فرایند
پیچیدهی رشد نخستین اتفاق میافتند – مثلا، وقتی که تخمک به درستی در رحم
القا نشود یا جنین نقص ساختاری داشته باشد که اجازهی ادامه رشد پیدا
نکند. از آنجا که بیشتر مراقبین بهداشت بررسیهای مفصل بعد از یک سقط جنین
را انجام نمیدهند، معمولا نمیتوان گفت که چرا بارداری از دست رفته است.
و حتی وقتی که ارزیابی مفصلی به عمل میآید – مثلا بعد از آن که دو یا سه
سقط جنین متوالی داشته باشید – علت آن در نیمی از موارد همچنان ناشناخته
می ماند.
وقتی که تخم بارور مشکلات کروموزومی دارد، احتمالا دچار وضعیتی میشوید که
نطفهی ناکام نامیده می شود (که حالا در مجامع پزشکی معمولا به آن نقص
باروری ابتدایی میگویند). در این موارد، تخم بارور در رحم القا میشود و
جفت و کیسهی جنین شروع به رشد می کنند، اما جنین حاصل از آن خیلی زود از
رشد باز میماند یا اصلا تشکیل نمیشود.
از آنجا که جفت شروع به ترشح هورمون میکند، تست حاملگی شما مثبت میشود و
نشانههای ابتدایی حاملگی را خواهید داشت، اما آزمایش آلتراسوند کیسهی
جنینی را خالی نمایش میدهد. در موارد دیگر، جنین اندکی رشد میکند اما
دچار ناهنجاری هایی است که ادامه حیات را غیرممکن میکند، و رشد قبل از
شروع ضربان قلب باز می ایستد.
وقتی که کودکتان ضربان قلب پیدا میکند – که حدود 6 هفتگی با آلتراسوند
قابل مشاهده است – احتمال سقط جنین به طرز چشمگیری کاهش می یابد.
چه چیزهایی ممکن است من را در معرض خطر سقط جنین قرار بدهد؟
اگرچه احتمال سقط جنین برای هر زنی وجود دارد، برخی بیشتر از دیگران احتمال سقط دارند. در اینجا چند فاکتور خطرساز را می آوریم:
• سن: زنان مسن تر احتمال بیشتری به آبستنی با ناهنجاریهای کروموزومی و در
نتیجه سقط دارند. در واقع، در زنان 40 ساله دوبرابر زنان 20 ساله احتمال
انداختن بچه وجود دارد.
• سابقهی سقط جنین: زنانی که دو یا چند سقط جنین متوالی داشته اند بیشتر از زنان دیگر در معرض سقط مجدد هستند.
• اختلالات یا بیمارهای مزمن خاص: دیابتی که درست کنترل نشده، اختلالات
وراثتی در انعقاد خون، نقصهای خودایمنی مشخص (مثل سندروم انتی فسفو لیپید
یا لوپوس) و اختلالات هورمونی خاص (مثل سندروم تخمدانی پلی کسیتیک).
• مشکلات رحمی یا گرنهی رحمی: داشتن ناهنجاریهای مشخص رحمی یا گردن رحم ضعیف یا بطور نامعمولی کوتاه).
• سابقه نقص تولد یا مشکلات ژنتیکی: داشتن کودکی با نقص مادرزادی، یا سابقه خانوادگی (یا همسری با سابقه خانوادگی) مشکلات ژنتیکی.
• عفونت های خاص: تحقیقات نشان داده که اگر شما لیستری، گوشک، سرخجه،
سرخک، سیتومگالو ویروس، پاروو ویروس، سوزاک، اچ آی وی، و عفونتهای دیگری
داشته باشید، احتمال خطر سقط جنین بالاتر است.
• سیگار کشیدن، میگساری، و مصرف مواد مخدر: سیگار کشیدن بسیار، مصرف الکل
زیاد، و مواد مخدری مثل کوکائین و اکستازی در حین حاملگی باعث افزایش خطر
سقط میشود. و برخی مطالعات نشان داده اند که رابطهای بین نوشیدن بیش از
چهار فنجان قهوه در روز و خطر بالاتر سقط وجود دارد.
• استفاده از داروهای بخصوص: برخی داروها با افزایش سقط جنین رابطه
دارند، بنابراین مهم است که با مراقب خود درباره بیخطر بودن داروهایی که
در زمان آبستنی مصرف میکنید صحبت کنید. این شامل تجویزها و داروهای بدون
نسخه شامل داروهای ضد التهاب غیراستروئیدی (NSAIDS) مثل ایبوپروفن و
آسپیرین هم میشود.
• قرار گرفتن در معرض سموم محیطی: فاکتورهای محیطی که خطر سقط را افزایش
میدهند عبارتند از سرب و آرسنیک؛ برخی مواد شیمیایی مثل فرمالدئید، بنزن،
و اکسید اتیلن؛ و مقادیر زیاد از تشعشع یا گازهای بیهوشی.
• فاکتورهای والد: درباره رابطه شرایط پدر با افزایش ریسکِ سقط در زوجین
اطلاعات کمی در دسترس است، اگرچه این ریسک با افزایش سن پدر بالاتر
میرود. محققان در حال مطالعه درباره میزان آسیب پذیریِ اسپرم توسط سموم
محیطی و قدرت باروری تخم هستند. برخی مطالعات نشان داده اند که وقتی پدر
در معرض جیوه، سرب، و مواد شیمیایی صنعتی و آفت کشها قرار گرفته باشد خطر
سقط بیشتر میشود.
خطر سقط جنین در شما با هر فرزندی که به دنیا میآورید و در صورت بارداری سه ماه بعد از زایمان بیشتر میشود.
از روی چه نشانه هایی میتوانم بفهمم که سقط داشته ام؟
لک دیدن یا خونریزی مهبلی معمولا اولین نشانهی سقط است. البته به یاد
داشته باشید که یکی از هر چهار زن باردار در اوایل بارداری خونریزی دارند
و لک میبینند (لکههای خون روی زیرپوش یا دستمال توالت)، و نیمی از این
بارداریها به سقط منجر نمیشوند.
شاید درد شکمی هم داشته باشید که معمولا بعد از اولین خونریزی شروع
میشود. احساس انقباضات شکمی مداوم خفیف یا شدیدی دارید، یا احساسی شبیه
درد پشت خفیف یا فشار در لگن خاصره. اگر درد و خونریزی را با هم دارید،
احتمال دوام بارداری شما کمتر میشود.
خیلی مهم است دقت کنید که خونریزی مهبلی یا درد در اوایل بارداری ممکن است
نشانهی بارداری مولار molar pregnancy یا بارداری خارج رحمی ectopic
pregnancy باشد. اگر هرکدام از این نشانه ها را داشتید، بلافاصله با دکتر
یا ماما تماس بگیرید تا تشخیص دهد که مشکل بالقوهای ای هست که نیاز به
درمان فوری دارد یا خیر. همچنین، اگر RH خون شما منفی است، شاید تا دو سه
روز بعد از اولین خونریزی نیاز به تزریقِ گلوبولین مصونیت RH داشته باشید،
مگر آن که پدر فرزندتان هم RH منفی باشد.
بعضی از سقطها در اولین معاینه پیش زادی تشخیص داده میشوند، وقتی که
دکتر یا ماما نتواند صدای ضربان قلب نوزاد را بشنود یا متوجه شود که رحم
شما آنطور که باید، بزرگتر نمیشود. (در اغلب موارد نطفه یا جنین چند هفته
قبل از بروز نشانههایی مثل خونریزی یا انقباضات شکمی دست از رشد میکشد).
اگر مراقب شما شک به سقط جنین ببرد، دستور آزمایش آلتراسوند میدهد تا
بفهمد در رحم شما چه خبر است و احتمالا آزمایش خون هم بدهد.
اگر فهمیدم که در حال سقط جنین هستم چه باید بکنم؟
اگر در زمان حاملگی هرکدام از نشانه هایی مثل خونریزی یا درد شکمی داشتید
بلافاصله با دکتر یا مامای خود تماس بگیرید. مراقب شما را معاینه میکند
تا بفهمد خونریزی از جانبِ گردنه رحم شما هست یا خیر، و رحم شما را هم
معاینه میکند. همچنین ممکن است آزمایش خون بدهد تا هورمونِ hCG بارداری
را اندازه بگیرد و اگر مقدار آن در خون شما رو به افزایش است آزمایش را در
دو سه روز آینده تکرار کند.
اگر خونریزی یا درد شکمی دارید و مراقبتان کمترین شکی به بارداری خارج
رحمی ببرد، بلافاصله آزمایش آلتراسوند انجام میدهد. اگر هیج نشانی از
مشکل نباشد اما همچنان لک میبینید، حدود 7 هفته دیگر یک آلتراسوند دیگر
انجام خواهید داد.
در این مرحله، اگر در سونوگرافی جنینی با ضربان قلب مشاهده گردید، شما
بارداری دوام پذیری دارید و حالا خطر سقط در شما کمتر است، اما اگر همچنان
خونریزی دارید لازم است که بعدها آلتراسوند دیگری انجام دهید. اگر در
سونوگرافی جنینی با اندازه مشخص دیده شد که ضربان قلب ندارد، این به معنای
آن است که جنین زنده نمانده است.
اگر کیسه جنینی یا جنین کوچکتر از اندازه مورد نظر باشند، یعنی از زمان
بندی مقرر جا ماندهاید و اوضاع به آن خوبی که فکر می کردید نیست. بسته به
شرایط، باید سونوگرافی خود را طی یک تا دو هفته تجدید کنید و قبل از آن که
مراقب شما تشخیص آخر را بدهد آزمایش خون انجام دهید.
اگر در سه ماهه دوم هستید و سونوگرافی نشان میدهد که گردنه رحم کوتاهتر
میشود یا در حال باز شدن است، ممکن است دکتر تصمیم به عملی به نام سرکلاژ
Cerclage بگیرد که طی آن برای جلوگیری از سقط جنین یا زایمان پیش از موعد
گردنه رحم شما را با بخیه تنگ میکند. (این در شرایطی است که نوزاد شما در
آلتراسوند طبیعی باشد و هیچ نشانی از عفونت داخل رحمی نداشته باشید).
سرکلاژ بدون خطر هم نیست، و همه موافق نیستند که شما گزینه مناسبی برای
این کار باشید.
اگر نشانه های احتمالی سقط جنین را داشته باشید، پزشک یا مامای شما
استراحت در بستر تجویز میکند بلکه احتمال سقط جنین را کاهش دهد – اما هیچ
مدرکی دال بر مفید بودن استراحت در تختخواب در درست نیست. وی ممکن است
پیشنهاد کند که در صورت خونریزی یا درد شکمی، مقاربت نکنید. مقاربت کردن
باعث سقط جنین نمیشود، اما اگر این نشانه ها را دارید بهتر است از انجام
آن خودداری کنید.
ممکن است چند هفته خونریزی خفیف یا درد شکمی داشته باشید. میتوانید از
نوار بهداشتی استفاده کنید اما استفاده از تامپون در این دوره ممنوع است و
برای درد میتوانید از استامینوفن استفاده کنید. اگر در حال سقط هستید،
خونریزی و درد شکمی کمی قبل از گذراندن مرحلهی «محصول لقاح»– یعنی تشکیل
جفت جنین و بافت جنینی یا نطفهای که متمایل به خاکستری است و لختههای
خون دارد - بدتر میشود.
اگر میتوانید، این بافت را در ظرفی تمیز نگه دارید چون ممکن است مراقب
شما برای بررسی و آزمایشات جهت یافتن علت سقط جنین شما به آن احتیاج داشته
باشد. در هر حال، شاید بخواهد در این مرحله شما را دوباره معاینه کند پس
با او تماس بگیرید و بگویید چه اتفاقی افتاده است.
اگر مراقب به من گفت که دیگر باردار نیستم اما هنوز بافت را از دست ندادهام چه کنم؟
راههای مختلفی برای این مسئله وجود دارد، و فکر خوبی است که درباره خوبی و
بدی هرکدام با مراقب خود صحبت کنید. اگر تهدیدی برای سلامت شما وجود
ندارد، شاید بهتر است بگذارید سقط در زمان خودش اتفاق بیفتد. (بیش از نیمی
از زنان در عرض یک هفته بعد از آن که میفهمند بارداریشان دوامپذیر
نیست، خودبه خود سقط میکنند.) یا شاید بخواهید مدت زمان معینی صبر کنید
تا ببینید احتمال برداشتن بافت قبل از موعد وجود دارد یا خیر.
در برخی موارد، میتوانید از دارو برای تسریع فرایند سقط استفاده کنید،
اگرچه این کار عوارضی نظیر تهوع، استفراغ، و اسهال دارد. حال بخواهید صبر
کنید یا برای تسریع آن از دارو استفاده کنید، احتمال ان هست که در اخر
مجبور شوید بافت را با عمل جراحی خارج کنید.
از طرف دیگر، اگر دریابید که احساساتیتر از آن هستید که صبر کنید، یا صبر
کردن برای انداختن دردناک است، شاید تصمیم بگیرید که بافت را از بدنتان
خارج کنند. این کار توسط کورتاژ ساکشنی یا اتساع و کورتاژ (D&C) انجام
میگیرد. مطمئنا اگر مشکلی داشته باشید، مثل خونریزی قابل توجه یا
نشانههای عفونت که صبر کردن برای سقط را ناامن میکند، لازم است که
بلافاصله بافت را خارج کنند. و اگر این دومین یا سومین سقط متوالی شما
باشد، مراقب شما ممکن است این عمل را تجویز کند تا بتوانند بافت برای مورد
آزمایش ژنتیکی قرار دهند.
عمل کورتاژ چه شکلی است؟
این عمل معمولا نیازی به بستری شدن در بیمارستان ندارد مگر این که دچار
عوارض شوید. و مثل هر جراحی دیگری، باید با شکم خالی بروید – یعنی از شب
قبل هیچ مایعات یا غذایی نخورده باشید.
بیشتر ماماها ترجیح میدهند از کورتاژ ساکشنی (یا تخلیه مکشی) استفاده
کنند چون کمی سریعتر و امنتر از روش سنتی D&C است، اگرچه برخی ترکیبی
از هردو روش را استفاده میکنند. در هرکدام از عملها، دکتر سپکولومی را
وارد مهبلِ شما کرده، گرنهی رحم و مهبل را با محلول ضدعفونی میشوید، و
گردنه رحم را با میلههای فلزی باریک اتساع میدهد (مگر این که گردنه رحم
شما به دلیل دفع کردن مقداری از بافت خودبخود گشاد شده باشد). در بیشتر
موارد، از طریق IV و بی حسی موضعی به شما مسکن داده میشود تا گردنه رحم
شما را سرّ کند.
در کورتاژ ساکشنی، دکتر لوله پلاستیکی توخالی را از گردنه رحم میگذراند
و بافت را از رحم شما به بیرون مکش میکند. در روش D&C سنتی، پزشک از
دستگاه قاشق شکلی که کورت curette نام دارد استفاده میکند تا بافت را از
دیواره رحم شما بتراشد. کل این عمل حدود 15 تا 20 دقیقه طول میکشد، اگرچه
تخلیه بافت در کمتر از چند دقیقه انجام میگیرد. سرانجام، اگر خون شما RH
منفی باشد، نیاز به تزریق گلوبولین مصونیتRH دارید مگر زمانی که پدر بچه
هم RH منفی باشد.
بعد از سقط جنین چه میشود؟
چه خود شما سقط کرده باشید و چه بافت را برداشته باشید، بعد از آن به مدت
یک یا چند روز دردهای انقباضی خفیف شبیه قاعدگی دارید و یک یا دو هفته
خونریزی خواهید داشت. به جای تامپون از نوار بهداشتی استفاده کنید و برای
تسکین دردها از ایبوپروفن یا استامینوفن استفاده کنید. از آمیزش، شنا
کردن، دوش گرفتن، و استفاده از داروهای واژنی به مدت حداقل یک یا دو هفته
پرهیز کنید تا زمانی که خونریزی شما بند بیاید.
اگر به خونریزی شدید دچار شُدید (در عرض یک ساعت نوار بهداشتی شما خیس
شد)، یکی از نشانه های عفونت را داشتید (مثل تب، دردناکی، یا ترشحات واژنی
بویناک)، یا احساس درد شدید داشتید، بلافاصله با مراقب خود تماس بگیرید یا
به بخش فوریتهای پزشکی بروید. اگر خونریزی شما شدید است و احساس ضعف،
سرگیجه، یا منگی میکنید، ممکن است دچار شوک شوید. در چنین شرایطی
بلافاصله با اورژانس تماس بگیرید .
آیا یک بار سقط کردن به معنی آن است که باز هم سقط جنین میکنم؟
نه. اگرچه حق دارید که نگران احتمال سقط جنین بعدی باشید، اما متخصصان
باروری یک مورد از دست دادن بارداری زودهنگام را نشانهی وجود مشکلی در
شما یا همسرتان تلقی نمیکنند.
بعضی مراقبها بعد از دو سقط جنین متوالی، دستور آزمایشات ژنتیکی و خونی
مخصوص میدهند تا بفهمند دلیل مشکل چیست، مخصوصا اگر بالای 35 سال داشته
یا شرایط خاص پزشکی باشید. در شرایط بخصوص مثل وقتی که در سه ماههی دوم
سقط کنید یا به دلیل ضعف گرنه رحم زایمان زودرس در اوایل سه ماهه سوم
داشته باشید، احتمالا بعد از یک سقط شما را به متخصص زایمان پرخطر ارجاع
میدهند تا شرایط حاملگی شما را به دقت بررسی کند.
چه وقت میتوانم دوباره بارداری را امتحان کنم؟
بهتر است کمی صبر کنید. چه خودبخود سقط کرده باشید و چه بافت را برداشته باشید، طی چهار تا شش هفته دوباره قاعده میشوید.
بعضی مراقبان میگویند که بعد از این مدت دوباره میتوانید آبستن شوید،
اما برخی دیگر توصیه میکنند که یک دوره قاعدگی دیگر را هم بگذرانید تا
زمان بیشتری برای بهبود جسمی و روحی داشته باشید. (شاید لازم باشد در این
مدت از لوازم جلوگیری استفاده کنید چون بلافاصله بعد از دو هفته از سقط
شروع به تخمک گذاری می کنید.)
من نمیتوانم با انداختن بچهام کنار بیایم. چطور با آن مقابله کنم؟
حتی اگر از نظر جسمی آمادهی بارداری باشید، ممکن است از نظر احساسی
آمادگی نداشته باشید. هر زنی به روش خودش با رنجِ از دست دادت زودهنگام
بارداری کنار میآید.
بعضی زنها با معطوف کردن توجه خود به بارداری دوباره در اولین زمان ممکن
این کار را میکنند. دیگران ترجیح می دهند تا ماهها بگذرد تا دوباره
آمادگی آبستن شدن پیدا کنند. زمانی را صرف احساسات خودتان بکنید و کاری را
که برای شما و همسرتان بهتر است انجام دهید. اگر فکر میکنید فایده ای
دارد، از مراقب خود بپرسید تا مشاور یا انجمن حمایتکنندهای را به شما
معرفی کند.


حاملگی مولار چیست؟
حاملگی مولار هنگامی رخ میدهد که در تخم بارور شده ناهنجاری های خاصی
وجود داشته باشد. تخم بارور شده یا هرگز به جنین تبدیل نمیشود (کامل) و
یا این که به شکل غیر طبیعی رشد میکند و نمیتواند زنده بماند (نسبی).
در حاملگی های طبیعی، تخم بارور شده دارای 23 کروموزوم از پدر و 23
کروموزوم از مادر است. در اغلب حامگلی های مولار کامل، کروموزوم های مادر
در تخم بارور شده وجود ندارند و کروموزوم های پدر نسخه ای دیگر را تکثیر
میکنند، بنابراین دو نسخه از کروموزوم های پدر در تخم وجود دارد و هیچ
کروموزومی از مادر در آن موجود نیست. در این حالت، جنین، کیسه جنینی یا
هیچ بافت جفتی نرمالی وجود ندارد. در عوض، جفت توده ای از کیسه های شبیه
به خوشه انگور را تشکیل میدهد.
در بیشتر حاملگی های مولار جزئی، تخم بارور شده کروموزوم های مکمل مادر را
نیز دارد، اما کروموزوم های پدر دو برابر میشوند، بنابراین به جای 46
کروموزوم، 69 کروموزوم وجود خواهد داشت (این پدیده زمانی میتواند رخ دهد
که کروموزوم های موجود در اسپرم دو برابر شده باشند و یا این که دو اسپرم
تخم مشابهی را بارور کنند).
در این حالت، در میان توده بافت غیر طبیعی که شبیه خوشه انگور است، چندین
بافت جفتی به وجود خواهد آمد. جنین رشد خود را آغار میکند، بنابراین ممکن
است که جنین یا فقط تعدادی بافت جفتی و یا کیسه جنینی وجود داشته باشد.
اما حتی اگر جنینی به وجود بیاید، در بیشتر موارد آن قدر غیر طبیعی است که
نمیتواند زنده بماند. از دست دادن حاملگی به این شکل میتواند ترسناک و
ناراحت کننده باشد. اما تا زمانی که تحت درمان مقتضی قرار میگیرید،
احتمال ندارد که هیچ گونه عواقب جسمانی دراز مدت تهدیدتان کند.
حاملگی های مولار چقدر رایج هستند؟
در هر یک هزار حاملگی در ایالات متحده، یک حاملگی مولار وجود دارد. اگر
زیر 20 سال یا بالای 40 سال سن دارید یا قبلاً حاملگی مولار یا دو و یا
تعداد بیشتری سقط جنین داشته اید، احتمال اینکه حاملگی تان از نوع مولار
باشد، بیشتر خواهد بود.
چگونه می توانم تشخیص دهم که حاملگی من از نوع مولار است؟
در ابتدا ممکن است علائم یک حاملگی معمولی را داشته باشید، اما پس از مدتی
لکه ها یا خونریزی بیشتری را خواهید دید. خونی که از بدنتان خارج می شود
ممکن است قرمز روشن یا قهوه ای رنگ، پیوسته یا منقطع و اندک یا شدید باشد.
این خونریزی میتواند شش هفته پس از حاملگی یا دیرتر، دوازده هفته پس از
آن آغاز شود. همچنین ممکن است حالت تهوع و استفراغ شدید، انقباض یا تورم
شکم (ادرارتان از حد معمول بیشتر میشود) داشته باشید. برخی از زنان در
صورت داشتن حاملگی مولار، قبل از اواسط حاملگی، دچار تشنج پیشآبستنی
میشوند. با این وجود، از آنجایی که امروزه دستگاه های سونوگرافی به
پزشکان کمک میکنند تا حاملگی مولار را زودتر تشخیص دهند، به ندرت پیش می
آید که این حاملگی ها آن قدر طول بکشد که چنین شرایطی به وجود آید.
در صورت داشتن لکه یا خونریزی در دوران حاملگی، بی درنگ با پزشک یا مامای
خود تماس بگیرید. داشتن لکه یا خون لزوماً به معنای حاملگی مولار نیست،
اما احتمالاً پزشکتان آزمایش سونوگرافی را تجویز میکند تا دلیل خونریزی
را پیدا کند. وی همچنین ممکن است برای اندازه گیری سطح هورمون hCG، آزمایش
خونی از شما بگیرد. اگر دارای حاملگی مولار باشید، دستگاه آلتراسوند در
ادرارتان کیسه هایی را که شبیه به خوشههای انگور هستند نشان خواهند داد و
سطح hCG بالاتر از حد طبیعی خواهد بود.
چه درمانی برای حاملگی مولار وجود دارد؟
چنانچه تشخیص دهند که حاملگی شما از نوع مولار است، به D&C (اتساع و
کورتاژ) یا کورتاژ ساکشن جهت برداشتن بافت غیر طبیعی نیاز پیدا خواهید
کرد. این عمل را می توان تحت بیهوشی عمومی یا موضعی انجام داد. همچنین
پزشکان میتوانند از راه درون وریدی درد شما را تسکین دهند.
در عمل D&C، پزشک سپکیولم را وارد مهبل کرده و گردنه رحم و مهبل را با
یک محلول ضد عفونی کننده تمیز و گردنه رحم را با میله های فلزی باریکی
متسع می کند. وی سپس یک لوله پلاستیکی تو¬خالی را از داخل گردنه رحم
(سرویکس) عبور داده و بافت مربوط به جنین را به درون آن مکش میکند. در
نهایت، وی با استفاده از یک وسیله قاشق مانند به نام کورت curette به
آرامی مابقی بافت به جا مانده را از روی دیواره های رحم بر میدارد.
به احتمال زیاد در این مرحله با اشعه X از سینه تان عکس بگیرند تا ببینند
آیا سلولهای غیر طبیعی به ریه ها انتشار یافته اند یا خیر. به ندرت اتفاق
می افتد که این سلولها به جاهای دیگر بدن انتشار یابند، اما اگر چنین
شود، ریه ها بیشتر از هر جای دیگری در معرض تهدید قرار دارند.
ممکن است پزشکتان بخواهد میزان hCG خون شما را هفته ای یک بار اندازه
بگیرد تا اطمینان حاصل کند که در حال کاهش یافتن است ( این کاهش بیانگر
این است که دیگر هیچ بافت مولاری وجود ندارد). هنگامی که سطح این هورمون
به مدت چند هفته متوالی به صفر برسد، هنوز هم لازم است که تا یک سال، هر
یک ماه یا دو ماه یک بار اندازه گیری شود.
نکته قابل توجه: اگر تصمیم گرفته اید که دیگر بچه دار نشوید، ممکن است عمل
برداشتن رحم را به جای D&C انتخاب کنید؛ چرا که با این کار خطر بازگشت
سلول های غیر طبیعی کمتر خواهد شد.
به طور کلی، سلول های غیر طبیعی در حدود 2 درصد از زنانی که حاملی مولار
نسبی دارند و 10 درصد زنان با حاملگی مولار کامل، پس از آن که بافت
برداشته می شود، همچنان باقی می مانند. این پدیده بیماری تروپوبلاستی
آبستنی مزمنgestational trophoblastic نامیده می شود. اگر چنین چیزی برای
شما رخ دهد، باید تحت شیمی درمانی با یک یا چند داروی ضد سرطان قرار
بگیرید؛ همچنین آزمایش های دیگری از قبیل اسکن CAT یا MRI جهت کسب اطمینان
از عدم گسترش بیماری به جاهای دیگر غیر از رحم، گرفته خواهد شد.
با درمان سریع و متناسب، تقریباٌ 100 درصد موارد این بیماری وقتی هنوز از
رحم به جاهای دیگر بدن گسترش نیافته است، قابل درمان خواهد بود. حتی در
موارد نادری که سلولهای غیر طبیعی به اندام های دیگر گسترش یافته اند، 80
تا 90 درصد از موارد را میتوان درمان نمود. پس از آن که به بهبودی کامل
رسیدید، لازم است که hCG به مدت یک سال به طور منظم تحت کنترل باشد و
احتمالاً آزمایش هایی دیگر نیز انجام شود
چه موقع می توانم دوباره حامله شوم؟
تفاوتی نمیکند که چه نوع درمانی را دریافت کرده اید، در هر حال لازم است
پس از آن که سطح hCG در خون شما به صفر رسید، تا یک سال برای حاملگی مجدد
دست نگه دارید. اگر قبل از این زمان حامله شوید، سطح hCG در خون شما بالا
میرود و دیگر پزشک قادر نخواهد بود تشخیص دهد که آیا بافت غیر طبیعی
بازگشته است یا خیر.
خبر خوب این است که حاملگی مولار حتی اگر شیمی درمانی کرده باشید، بر روی
باروری یا توانایی شما برای داشتن یک حاملگی طبیعی تأثیر نخواهد گذاشت.
خطر افزایش احتمال مرگ جنین، نقص مادرزادی، زایمان زودرس یا دیگر عواقب
برای شما وجود ندارد و همچنین احتمال این که حاملگی مولار دیگری داشته
باشید تنها 1 یا 2 درصد است. در تمام حاملگی های بعدی برای اطمینان از این
که همه چیز به خوبی پیش میرود، لازم است در سه ماهه اول آزمایش سونوگرافی
انجام دهید.
چگونه می توانم با احساس ترس و شکستم کنار بیایم؟
داشتن حاملگی مولار میتواند ترسناک باشد. مثل هر زن دیگری که سقط جنین
کرده است، شما نیز با از دست دادن حاملگی خود دست و پنجه نرم میکنید، با
این تفاوت که در این مورد شما شرایطی غیر طبیعی داشته اید که بیشتر مردم
چیزی از آن نشنیده اند و به علاوه، در مورد سلامتی خود نیز نگران هستید.
باید حداقل به مدت یک سال هر هفته یا هر ماه توسط پزشک معاینه شوید،
همچنین ممکن است به خاطر احتمال داشتن سلولهای غیر طبیعی مزمن، بسیار
مضطرب باشید. اگر بیماری مزمنی دارید، شیمی درمانی میتواند تا حد زیادی
ضعیفتان کند و حتی حاملگی بعدی را به آینده دورتری موکول کند.
ممکن است به خاطر این تجربه احساس کنید که زندگی تان نابود شده است.
همسرتان نیز ممکن است احساس غم و اندوه و درماندگی بکند و همچنن شاید
نتواند راهی را برای ابراز این احساسات یا حمایت از شما پیدا کند. اگر فکر
می کنید که مشاوره می تواند به شما و همسرتان در کنار آمدن با این مسئله
کمک کند، حتماً این کار را بکنید. از پزشک خود بپرسید کجا میتوانید
مشاوره دریافت کنید یا گروه های حمایتکننده را بیابید.


چرا حالا که بعد از سقط بچه ام دوباره حامله شدم، خوشحال نیستم؟
با این که دوباره به هدف حامله شدن رسیده اید، مدتی طول میکشد تا دوباره
بتوانید از این حاملگی لذت ببرید. برای یک زن که تجربه سقط جنین داشته
طبیعی است که نگران از دست دادن این بچهاش هم باشد. به علاوه ممکن است
هنوز هم عزادارِ بچهی از دست رفته تان باشید. این مسئله هیجان زدگی در
خصوص بارداری بعدی و اطمینان به دوام این یکی را مشکل میکند.
جارلین نلسون، مدیر اجرایی مرکز بارداری و فقدان کودک در وایزاتای مینسوتا
میگوید «حاملگی بعد از یک بار از دست دادن میتواند طولانی ترین نه ماه
زندگی یک زن باشد. مسایل احساسی بسیاری در جریان است که نگرانی را در تمام
طول بارداری به امری همیشگی تبدیل میکند».
کیم کلاگر بل روان درمان و نویسندهی کتاب فقدانهای نگفتنی: فهمیدن
تجربهی از دست دادن بارداری، سقط جنین و نوزاد نارس معتقد است که «این
دوره پرتشویش است مخصوصا وقتی که دفعه قبل حاملگی از دست رفته باشد».
نلسون و کلاگر بل هردو توصیه میکنند که برای حاملگی از دست رفته سالگرد
نگیرید بلکه آن را درک کنید و بپذیرید. احتمالا با فرا رسیدن سالگرد ان
احساس ناراحتی و تشویش بیشتری می کنید و این طبیعی است. خود را به خاطر
همیشه شاد نبودن سرزنش نکنید. به خودتان اجازه بدهید احساساتتان را
بفهمید؛ گاهی کمی گریه به مقدار زیادی از این تنش میکاهد.
کلاگر بل می گوید «وقتی زن به زمان سقط گذشته نزدیک میشود، دوباره به بارداری تعلق خاطر پیدا می کند و احساس مثبت بیشتری میکند».
برای گذر از این مرحله چه کنم؟
هیچ پاسخ واحدی وجود ندارد. احتمالا بیشتر وقتها احساس تشویش دارید. اما
وقتی به مرحله مهمی میرسید، مثل شنیدن صدای ضربان قلب کودک یا حرکتهای
درون رحم، دوباره مطمئن میشوید که همه چیز به خوبی پیش می رود. در اینجا
چند نکته هست که شما را مثبت نگه میدارد.
• گاهی فقط به امروز فکر کنید. گفتنش راحت تر از عمل
کردنش است، اما واقعا جواب میدهد. وقتی احساس میکنید که خیلی نگران
آینده هستید، جلوی خود را بگیرید و فقط به امروز فکر کنید. نلسون می گوید
گذشتِ هر روز را تصدیق کنید. تمام شدن هر هفته را جشن بگیرید. توجه کنید
که چطور این حاملگی هر روز که میگذرد با حاملگی قبلی که فقدانش را رنج
کشیدید تفاوت دارد و این که چقدر اوضاع دارد بهتر پیش میرود. به اتفاقهای
هر روز و این که چطور کودکتان سلامت می ماند توجه کنید.
• از خودتان خوب مراقبت کنید. به چیزهایی که میتوانید انجام دهید تا این
حاملگی را سالم نگه دارید توجه کنید. به سلامت و وضعیت جسمی خود توجه
کنید. خوابیدن، غذای خوب، استراحت و فعالیتهای منظم فیزیکی به احساس بهتر
جسمی و تعادل احساسی شما کمک می کند. با استرس به نحوهای معقول برخورد
کنید – در سقط جنین قبلی خود به اندازه کافی این را تجربه کرده اید. بیش
از اندازه برای خود برنامه ریزی نکنید، زیاد به مسئولیتهای خانه و کار
موظف نشوید، یا خودتان را به دوستان و خانواده متعهد نکنید. مطالعات نشان
داده اند که استرس بیش از حد سلامت بارداری شما را به خطر میاندازد،
بنابراین توجه خود را معطوفِ مراقبت از خودتان کنید که کاملا تحت کنترل
خودتان است.
• کمی تمرین تمدد اعصاب کنید. ورد خودتان را بسازید «به
خاطر بچه سالم بمان». نلسون توصیه می کند برای کمک کردن به فرایند این
پیوستگی با بچه حرف بزنید. اگر نگرانی های شما مانع خواب کافی در شب می
شود، از تکنیکهای مراقبه استفاده کنید. اگر اضطرابهای شما یک یا دو هفته
باعث شب بیداری شما شود، یا به مدت یک هفته هر شب به سراغتان باید، باید
با مراقب سلامت خود صحبت کنید.
• اگر کمکتان می کند تکلیف انجام دهید. اگر سقط قبلی شما مثلا نتیجهی
آسیب دیدن تخمک یا نارسایی گردنه رحم بوده است، شاید بخواهید تا جایی که
می توانید درباره این شرایط مطالعه کنید. شاید اگر اتفاقات قبلی را بهتر
بفهمید بتوانید، شرایط خود را تحت کنترل بیشتر داشته باشید. اما اگر
مطالعه زیاد شما را بیشتر غرق تفکر می کند، کتاب را کناربگذارید.
• بدانید که تنها نیستید. اگر نمیدانید که چه چیزی باعث
از دست رفتن کودک شما شده است، بهتر است بدانید که بسیاری از سقط ها و
مرده زایی ها توضیح خاصی ندارند. به یاد داشته باشید که یک بار سقط جنین
به معنی این نیست که باز هم یکی دیگر پیش می آید. تقریبا نیمی از زنان در
مرحله ای از زندگی شان با از دست رفتن حاملگی مواجه می شوند. سعی کنید
حالا به این نکته توجه کنید که شما و کودکتان در سلامت کامل هستید نه این
که نگران مشکلات احتمالی شوید، چون احتمال بسیاری هست که همه چیز به خوبی
پیش برود.
• با همسر خود ارتباط برقرار کنید. همسر شما هم فرزندش
را از دست داده است، و شما باید برای تسلای خاطر به همدیگر متوسل شوید.
اما به یاد داشته باشید که مردها اغلب با این فقدان به نحو متفاوتی از
زنان برخورد می کنند و ممکن است حرف زدن درباره اتفاقی که افتاد حال شما
را بهتر کند، اما حال شوهرتان را بدتر نکند. به روشهای یکدیگر برای مقابله
با این فقدان احترام بگذارید و اگر روش مقابله شما با این مسئله متفاوت
است، احساس نکنید که حامی ندارید و باید به تنهایی تحمل کنید.
• گهگاه با دکتر یا مامای خود صحبت کنید. ملاقات منظم
مراقب خود جهت دریافت مراقبتهای پیش زادی به شما اطمینان میدهد که کودک
در وضعیت مطلوبی است. این بخصوص در مواقعی که خطر زایمان شما بالا است
مهمتر می شود. با این که عنوانش ترسناک است، اما قرار گرفتن تحت عنوان خطر
بالا میتواند سودمند باشد. نلسون می گوید «شما را با دقت بیشتری تحت
نظارت قرار می دهند، که چیز خوبی است مخصوصا اگر عصبی هستید». اگر حالتان
را بهتر می کند در زمان معاینات بخواهید که بگذارند به صدای ضربان قلب
کودکتان گوش کنید. اگر مراقب شما نسبت به فقدان گذشتهی شما بی اعتنا است،
زمان آن رسیده که فرد دیگری را پیدا کنید.
• یک گروه حامی بیابید یا به مشاوره کوتاه مدت فکر کنید.
ملاقات با غریبه ها شاید شروع کار را مشکل کند، اما در اغلب موارد اعضای
این گروهها دوستان مورد اعتمادی از آب در می آیند که میتوانند احساسات
شما را خوب بفهمند. اگر به دلایلی فکر می کنید که گروه بخصوصی که عضوش
هستید مناسب شما نیست، از مراقب خود بخواهید گزینه های دیگری را به شما
معرفی کند. همچنین می توانید با عضو شدن در چت روم حاملگی بعد از فقدان از
حمایت دیگران برخوردار شوید. خواهید دید که افراد بسیار دیگری این مرحله
را پشت سر گذاشته اند.
• اگر نیاز دارید مساعدت حرفه ای بجویید. اگر فکر می
کنید دچار عوارض افسردگی بالینی یا اضطراب شده اید، به یک درمانگر مراجعه
کنید. هرچه استرس فیزیکی و احساسی کمتری به بدن شما وارد شود، احتمال
سلامت بارداری شما بالاتر میرود. مقابله با این مشکلات در دوران بارداری
احتمال افسردگی یا اضطراب در دوران بعد از زایمان را کاهش میدهد.
آیا برای خبردار کردن دوستان و خانواده از حاملگی مجددم باید صبر کنیم؟
این یک تصمیم شخصی است و باید کاری را انجام دهید که با آن راحت ترید.
خیلی از افراد صبر می کنند تا از مرحله سقط قبلی بگذرد تا خبر را به
دیگران بدهند، اما برخی دیگر فکر می کنند سهیم کردن این خبر با دیگران
باعث ایجاد سیستم حمایتی دیگران می شود و مهم نیست چه پیش می آید. با همسر
خود مدتی را صرف فکر کردن و صحبت کردن درباره این قضیه بکنید. مطمئن شوید
که هردوی شما قبل از باخبر کردن دیگران بر سر آن توافق دارید.
بازدید دیروز : 38
کل بازدید : 223857
کل یاداشته ها : 127